یکی از دوستامون بود میگفت گلو داشتن
من نمیدونستم چیه دقیقا غذا میچسبید انگار بهم گیر میکرد
ی ورد خوند تو آب اون آبو همرو ریخت تو حلقم
ی لحظه حس کردم خفه شدم اما انگار یچیزی مثل غضروف قورت دادم بعدش خوب شدم
اصلا نمیدونم چی خوند و چیکار کرد و برام جالببود