2777
2789
عنوان

خانواده شوهرم و شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 451 بازدید | 35 پست
چجور پنج ساله ازدواج کردی ساده ترین چیزا رو هنوز یاد نگرفتی؟؟ کی شکایتشو میبره پیش پدرشوهر که تو برد ...

من فک میکردم رو حساب سن زیادش و اینکه اون همه احترامی که من نتار وجود نحسشون میکردم، شاید آدم باشن 

من توقع طرفداری آنچنانی نداشتم، اما چرا دیگه مادرمو حرف میگن، مگه اصن بحت مادرم بود 

انگار عقده داشتن از قبل 

اینم بگم گدرم وقتی فهمید کامل قهوه ایشون کرد

بازم میگم من از کارم پشیمون نیستم 

به قول جاریم، عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد 

دعوای ما یه خیری که داشت شناخت ذاتشون بود 


شما که سیاست دارین بگید از الان چکار کنم که نبینمشون 

شوهرم بی طاقت شده و برام مهم نیست من از لحاط روانی، شوهرم به زور تحمل می‌کنم 

مقصر شوهرم، من مسی رو نمیتونم مقصر جلوه بدم، به نطرم دعوا هر چقدر هم بد، نهایت منو میزد،من حاصر بودم زیر مشت، کبود بشم بشکنه دستو پام اما چون من به پدر مادرش بی‌احترامی نمیکردم، اون گل نازک تر نگه


بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من فک میکردم رو حساب سن زیادش و اینکه اون همه احترامی که من نتار وجود نحسشون میکردم، شاید آدم باشن م ...

اگه سیاست منو میخوای میگم خودتو به آب و آتیش بزن و از اون جا پاشو تا دیگه نبینیشون .دو ماه که چیزی نیست دو سالم باهاشون چشم تو چشم نشی مهم اینه که زیر گوششونی و پسرشون دارن 

این خوبیایی هم که میگی بهشون کردم بزار در کوزه آبشو بخور چون بی فایده تر از این نداریم 

یه کاری بکن کارستون این بچه بازیا چیه

زیاد پز نده عزیزم اینجا همه از فرط بیچارگی عضون
بهتر، نگرانی که نیستن

هر سری ک ناراحتم کنن اینجوری میکنم چون میدونن خودشون مقصرن گاهی پیش قدم میشن...

الان با شوهرم و جاری و برادرشوهرم بحثشون شده منم خودمو کشیدم عقب چون ی موقع ی چی میگه منم ناراحت میشم

اگه سیاست منو میخوای میگم خودتو به آب و آتیش بزن و از اون جا پاشو تا دیگه نبینیشون .دو ماه که چیزی ن ...

دارم بلند میشم اما نه به این زودی، فعلا نمی‌بینم و نمیخوام اونام منو ببینن 

من کاری کردم فقط برا این بوده که دارم الان دعای خیر مادر بزرگمو تو زندگی، مادرم میبینم 

مادربزرگم تا آخرین لحطه مادرم دعا خیر می‌کرد 

من یه بدی داشتم از خدا میترسیدم از اینکه سرم بیاد و خدا با پسرم یا دخترم امتحانم کنه 

خودمو تو سن کم به این حال پریشون انداختم به خاطر هیچی 

اگه فرضا تا زمان بلند شدنم از این خونه دیدمشون چجوری باشم 

مجبورم رفت آمد کنم؟ 

دارم بلند میشم اما نه به این زودی، فعلا نمی‌بینم و نمیخوام اونام منو ببینن من کاری کردم فقط برا این ...

نه اصلا مجبور نیستی 

اتفاقا دیدیشون زل بزن تو تخم چشمشون و بعدشم نرو خونشون مثل همین الان .اینجوری بیشتر میسوزنن من امتحان کردم 

نگفتی چند سالته؟

زیاد پز نده عزیزم اینجا همه از فرط بیچارگی عضون
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز