آقا من تو دوران مجردی وقتی که ازدواج نکرده بودم ی دختری رو گرفتم مسخره گفتم پسرم و باهم احساسی میحرفیدیم ولی بعد بهش گفتم گفت من خودمم فهمیده بودم شک کرده بودم بهت بعد آشتی کردیم تموم شد.. بعد دوباره من باز شینطتم گل کاش ب یکی رفتم گفتم من داداش دارم خیلی خوشگله آیدی دادم که برو این داداشمه بعد رفت پیام داد عکس فیک براش فرستادم آقا بزاریم که این دختر ی دل نه صد دل عاشق برادر رویایی من شد وقتی بهم گفت منم گفتم این داداش من عکس فیک برات فرستاده ها خودش نیست ولی خودش خوشگلتر از ایناس خلاصه بزاریم باز آشتی کردیم و رابطمون خوب شد بعد من عذاب وجدان گرفتم برگشتم کات کردم باهاش اولش ناراحت شد منم ب عنوان خواهرشوهر نصیحتش کردم بابا تو داداش منو ندیدی عاشقش شدی درسته من میگم از اینم خوشگل تره ولی تو که ندیدیش شاید دوسش نداشته باشی بعد عصبی شدم بهش گفتم خودمم ولی باز با من آشتی کرد از داداش فیکم ولی هیچ ارتباطی نزاشتم مصلا با داداش فیک داشته باشه ..این جریان برا قبل ازدواجم بود و من کات کردم رفت...
اون موقع که مسخره بازی کرده بودم ۱۷ سالم بود
الان ۲۴ سالمه .. میترسم سرمو بزارم بمیرم بدبخت بشم از ی چند نفری پرسیدم گفتن چون بچه بودی الان مهم نیست الان اونی که مسخرش گرفته بودم شاید الان ۲۶.۲۷ سالش باشه اون موقع ۱۹ سالش بود
(قابل توجه دوستان این مشکل برا خودم نیس نوه عموم گفته بزارم کمکش کنین