2777
2789
عنوان

دیروز یه اتفاقی افتاد خیلی ناراحتم

| مشاهده متن کامل بحث + 552 بازدید | 36 پست
میگفتی عزیزم نوش جون شما شما بخور که شما واجب ترییا اگه رو داداشش خیلی حساسه میگفتی عزیزم برا دادا ...

خواهر شوهرم کلا از لحاظ شعور ضعیفه 

واقعا وقتی بهش فکر میکنم میبینم ناراحتی نداره حرفاش 

اتفاقاً اون از یه چیزایی سوخته که اینطور میگه 

کاریزمای سابقم بچه به این صافی دیده بودید
خواهر شوهرم کلا از لحاظ شعور ضعیفه واقعا وقتی بهش فکر میکنم میبینم ناراحتی نداره حرفاش اتفاقاً اون ا ...


عزیزم یا خیلی قوی باش و حرفای بیشعورها رو رد کن و‌ اصلا برات ارزشی نداشته باشن

یا مثل من باش همون وقت جواب قاطعانه بده که به خونه و شوهر و دعوا و اعصاب خردی نکشه

خودت از خودت دفاع کن

ولی شما هم ناراحت شدز که تایپیک زدی

بعضی وقتا حتما باید جواب داد که دهن طرف بسته بشه

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

عزیزم یا خیلی قوی باش و حرفای بیشعورها رو رد کن و‌ اصلا برات ارزشی نداشته باشنیا مثل من باش همون وقت ...

به شوهرم هنوز نگفتم و نمیگمم

هر طور هم که حساب کنی باز آدم ناراحت میشه 

ولی در کل من متاسفانه جواب دادن در لحظه رو هم بلد نیستم پس سکوت میکنم بعد می یام میشینم حرص میخورم

کاریزمای سابقم بچه به این صافی دیده بودید
به شوهرم هنوز نگفتم و نمیگممهر طور هم که حساب کنی باز آدم ناراحت میشه ولی در کل من متاسفانه جواب داد ...


منم اوایل سکوت میکردم 

بعد میومدم خونه  یه روز به خود میپیچیدم و حرص میخوردم

بعد آخرش نمیتونستم  شب که شوهرم از کار میومد 

اعتراض میکردم که خونواده ات این جور گفتن  من ناراحت شدم

حتی توهین هم نمیکردم بهشون ولی شوهرم جوش میاورد و 

دفاع از خانواده و دعوامون میشد و تا صبح گریه میکردم

الان بعد ۵ سال کلی ناراحتی اعصاب و معده و قند لب مرز و اینا گرفتم  یه شب نشستم فکر کردم چرا ما باید بسوزیم 

اونا باید تاوان بدن

و من  هم دختر قوی نیستم که رد بشم از هر مساله ای

الان حدود یک ساله چرندیاتشون رو همون وقت به مدل خودشون جواب میدم و از مسائل ریز می‌گدرم 

و دقیقا همون جور که برخورد میکنن  باهاشون برخورد میکنم

خیلی راحت شدم و اعصابم آرومه و روابطم با شوهر سر خونواده اش خیلی بهتره  ولی خب بحثهای خودمون رو داریم 


در برابر مسائلی که توی دادگاه خانواده دیده میشه اینا چیزی نیست که ادم ناراحت بشه

من میخندم شوخی میکنم 🤣همه اطرافیانمو خوشحال میکنم زخمهایی که خوردم رو برای خودم نگه میدارم غم چشمامو رو پنهان میکنم و برای همه خاطره خوب میسازم 😍 ولی دیگه هیچ چیز عمیقا منو خوشحال نمیکنه جز مرگ برای آرامشم و زندگی م صلوات بفرستید

عزیزم دربرابر اتفاقاتی که در دادگاه خانواده هست 

اینا چیزی نیست که بخوای ناراحت بشی 

تازه یه طرفه هم هست شایدم خواهرشوهرت حرفایی برا گفتن داشته باشه

من میخندم شوخی میکنم 🤣همه اطرافیانمو خوشحال میکنم زخمهایی که خوردم رو برای خودم نگه میدارم غم چشمامو رو پنهان میکنم و برای همه خاطره خوب میسازم 😍 ولی دیگه هیچ چیز عمیقا منو خوشحال نمیکنه جز مرگ برای آرامشم و زندگی م صلوات بفرستید
چرا میدونستبهش گفتم ما استفاده نداریم خندید گفت اینا برای سگه

عزیزم اینجور وقتا سکوت بهترین جوابه 

خیلی شوخی بدی کرده

دو مورده یا کلا اهل شوخیه خواسته مزاح کنه  

یا دلش پر بوده خواسته یکم خودشو خالی کنه

هعی بعضیا با زبونشون خیلی راحت دل میشکنن خدا خوبشون کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز