اونجا با اینجا فرق داره ، احساسات اگاهی فرق داره ، دلتنگی از نوع اینجا نیست مخصوصا اگه طرف بهشتی باشه چون تو بهشت شخص نباید ناراحتی داشته باشه این با بهشت در تضاده ، ادمها وقتی میمیرن تازه زنده میشن یعنی خیلی اگاهی شون بالا میره ، دیدگاهشون ، سطح فهم و دریافتشون خیلی زیاد میشه ، حقایق رو میبینن ، به حقیقت زندگی دنیا اگاه میشن ، با بزرگان همنشین میشن ، از نعمتها بهره مندن ، چیزی که اونا درک میکنن با ما که هنوز تو این دنیاییم فرق داره به خاطر همین اونا از زجه مویه و حرکات عجیب بازماندگان ناراحت میشن اونو سطح پایین میبینن دور از حقیقت مرگ و زندگی میبینن
ما تو این دنیا خیلی سرمون رو شلوغ کردیم و نگاهمون مادیه ولی اونی که فوت کرده خیلی خوب میتونه بین هدف واقعی و دلمشغولی های ما فرق ببینه ، نمیره یه گوشه بشینه گریه کنه دلم تنگ شده یا نمیدونم یادش بخیر با خانواده رفتیم شمال و ... این چیزا وجود نداره ، حتی خیلی چیزا به دستور خدا از ذهنش پاک میشه تا ناراحتش نکنه مثل سختی بیماری یا هر چی ..
بدترین ادمها دیگه هفته ای یک بار رو اجازه دارن بیان سر بزنن ، ادم خوبا که هر وقت اراده کنن و دستشون بند نباشه میتونن بیان سر بزنن
یه چیزایی مثل نماز روزه حج یعنی کلا حق الله اگه شخص انجام نداده باشه براش نقص حساب میشه و بازماندگان باید اونا رو به نیابت ادا کنن یا پولی بدن یکی ادا کنه ، با این کار تکلیف از متوفا برداشته میشه ولی خوب اون درجات معنوی دیگه بهش نمیرسه چون خودش انجام نداده که حضش رو ببره روحش متعالی بشه و غیره
بعضی جهنمی ها تا ابد جهنمی هستن بعضیا موقتی عذاب رو که چشیدن تموم شد پاک شدن بیرون میان بهشت میرن اونم نه طبقات بالا ، طبقات پایین بهشت ، چون برای بالا رفتن باید کوله بارت پر باشه و فرق هست بین کسی که تو این دنیا رو خودش کار کرده حتی توبه کرده جبران کرده با کسی که با اعمال سیاهش مرده ... اینا دیگه بستگی به اعمال و شدت و تکرار اعمال داره