رپ شعر دیگه پره از این سیاهی شب / از سیگار لعنتی که هی میاد روی لب/ یه جون بدون حرف اضافی بحث / داره زندگیشو الکی سر می‌کنه روی تخت / هی میرزه اشک دستشو اروم میگیره روبه سقف از خدا میخواد دوباره بدون شرط/قلمشو بگیره تو دست نه اینکه مثل دورخودش بچرخه عادت کنه به این زندگی نحس پس ای خدا کامل نیست نظر بدیدی
رپ گوشنمیدم و راستش حتی نتونستم تا اخر بخونمش...
گاردی ندارم اما انگاری ذهنم یهو شلوغ پلوغ میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز