بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من قبل بارداریم ۴۸بودم دقیق روز زایمانم ۶۵بودم زایمان که کردم شدم ۵۸یک ماهگی بچم شدم ۵۳.دوماهگیش شدم ۵۰. همه اینا بدون رژیم گرفتن بود و ناخواسته.اما منچون شیرم خیلی کم بود تو شیردهی مرتب کم میکردم از بیست روزگیشم بچم الرژی به پروتئین گاوی گرفت من هیچی نمیتونستم بخورم و شیرم میدادم وزنم خیلییی کم شد درحدیکه ۵ماهگیش دمترم گفت باید شیرمو قطع کنم چون ریزش مو و مژه شدید گرفته بودم کلا ی استخوون شده بودم فقط
بهت فکر میکنم هرروز،ازت دل میکنم هربار،ولی چشمات تو عکسا نمیزارن برم انگار.🖤فقط کارم شده گریه،همش دلتنگ و افسردم، یجوری تو خودم میرم خودم فکر میکنم مردم.یه گوشه بی تو میشینم، یه گوشه ماتو مبهوتم،یه روزی زیرو میشم یه بمب از جنس باروتم.
شما تو بارداریتون ی حس بدی نداشتین مثلا تو خونه یهو ی جوری بشین از صبح ناراحت باشین بغض بگیرتتون من این جوریم روانی دارم میشم بخدا خدا کنه بعد بارداری خوب بشم دکتر زنانم بهم داروی ضد افسردگی فلوکستین داده