میخوام یه داستان یا یه متن کوتاه درباره عشق دوتا بخش از طبیعت بنویسم ، با یه پایان تکون دهنده
مثلا تو یکی از امضاهای بچه های همینجا دیده بودم از عشق قطره آب به خورشید نوشته ، که قطره چون به خورشید نگاه میکرد آب شده بود ولی رفته بود و رسیده بود به به گل آفتابگردون و هنوز عاشق خورشید بود(اشاره داشته به اینکه این گل همش سمت خورشیده)
همچین چیزی مد نظرمه
حالا یه جای دیگه درباره عشق دوتا گلِ رز و شمعدونی خونده بودم
اگه ایده ای به ذهنتون میرسه خوشحال میشم باهام در میون بذارید، اگرچه فکر نمیکنم تو این سایت کسی به تاپیکای غیرزناشویی یا غیرخیانت نگاهی بندازه .