آشنایی مجازی بود
۲۱ سالم اینا بود
یه بار همو دیدیم، با بزرگترش اومده بود سر قرار
با داییش و دوست داییش ، سن بالا نبودن آنچنان، فوقش مثلا ۳۰ ساله
خودش که فرمود برگرد شهرتون با خونواده صحبت کن ، راضیشون کن که ما یکسره برا عقد بیایم
😶🌫️😶🌫️😶🌫️😶🌫️😶🌫️
از اونجا رفتنی کات کردم 😒😒😒
دو روز بعدش داییش زنگ زد بهم برا خودش که بیان خواستگاری
🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴🥴
یه هفته بعدش دوست داییش زنگ زد اونم ... 🫠🫠🫠🫠🫠🫠
دو تا داداش بودن
پدرشون یکی
مادرشون دوتا
دوتا هوو رو لج و لج بازی یکی دوبار اومدن خونمون تا منو راضی کنن
طرف با دمپایی اومده بود خواستگاری
البته اومده بود روستامون گوسفند بخره بعد ی سر اومدن خواستگاری🫠😄
ی خواستگار سم دیگم خواهرش میگفت ما مثل نوری هستیم ک سمت تو اومدیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز