یکی بود که نصف من قد داشت://///💔😐
آخوند بود😐اسید خالص
واییییی اول مادرش امد کلی تعریف کرد منم خر کیف شدم
گفتم وای خودشه شبش ارایش کردم خوشحال بودم
وای پسره وقتی دیدمممم انگار اب یخ ریختن روم....
من قبل همسرم دو تا خواستگار آخوند داشتم😐البته سمی نبودنا ولی برا من خیلی متفاوت بود،چون خیلی آدم باحجابی هم نیستم،بی حجاب نیستما ولی در اون حد با حجابم نیستم
یکی از همشهریهامون بود صبح ۱۰ اومد ۵ بعداز ظهر رفت .منو مامانم کلافه شده بودیم.از رو مبل اخری ک نشسته بود اینقدر جابچا شد تا اومد رو مبل دم در.بهم میگفت اون کیف مادرو بده از تو کیفش عکس همه رو نشون داد به غیر از همون پسرش ک اومده بود براش خاستگاری.منم گفتم نه .اخرشم پسرشو نمیدونم سر چی کشتن
پسره دوست دخترش ازش باردار شده بود و همش دعوا و دادگاه داشتن بعد بلند شده بود اومده بود خواستگاری خونه ما پدرش هم اصرار داشت زود بریم آزمایش و عقد کنیم
اصلا هم انگار نه انگار که ما میشناختیمشون و از گند بالا آوردن پسرش هم با خبر بودیم😐😐😐
15 سالم بود تو تلگرام فامیلمون ک 19 سالش بود گیر سه پیچ داده بود ک میخوامت و میام خواستگاریت و خی بلاک میکردمش اخرشم بابام فهمید
منکه کلا خواستگارام خلبان و جراح و تاجر و.. بودن کلا سم نداشتم☺️☺️😂
فامیل دور بود اومدن خونه همدیگه رو ببینیم ،تو راه مدرسه دیدم داره کفتر بازی می‌کنه به مامانم گفتم نمیخام 😂،یه نامزدی داشتم بهم خورد یه پیری زنشو طلاق داده بود اومده بود اجازه بگیره برا خواستگاری مامانم گفته بود نه گفته بود دخترت نامزدیش بهم خورده کسی نمیگیرتش ،انگار مطلقه بودم بیشرف
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز