مهمون دعوت کردم خونه پدرشوهرم ولی هیشکی نیومد کمکم😶

| مشاهده متن کامل بحث + 310 بازدید | 23 پست

مادرشوهر من فوت شده بعد ما یه فامیل داریم فامیل نزدیک همسرمه از بستگان پدرشوهرم بعد اینا مارو خانوادگی هرسری شام دعوت میکردن خواهرشوهر کوچیکمم که خونه باباشه گفت مام دعوتشون کنیم بالاخره با مشورت پدرشوهرم شام دعوتشون کردیم خواهرشوهر بزرگمم دعوتش کردیم خونه باباش تو مهمونیای اونا همیشه خواهرشوهر بزرگه هم بودش

بعد هیچکس نیومد کمکم من موندم با بچه کوچیک دست تنها خواهرشوهرم شب اومد برای شام خب منم خیلی حرصم اومد اخه من عوض همه خب دعوتشون کردم شام اونم خونه پدر خودش بعد متوجه شدم خواهر کوچیکه به بزرگه پیامک داده که نیا کمکش شام گوشیش دست دخترم بود ومتوجه شدم

خدایا در هرلحظه و همیشه مواظب دخترکم باش🩵

1403/07/03

19:21

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

yasna3057m

عضویت: 1401/11/21

تعداد پست: 3766

ب روشون بیار مثلا ب خواهر بزرگه بگو خواهر کوچیکت ک بهت پیام داد نیا کمکش خودشم بهم کمک نکرد نامرد😂😂

بعدش هم بخند

توکه زحمت کشیدی مهمونی هم تموم شد رفت دیگه نزار کدورت پیش بیاد ولی حرف تو به شوخی و خنده بزن ک بفهمند متوجه شدی

خدایا همه رو به خودت سپردم🥹میدونم که یه روزی یه جایی دل منم آروم میگیره🖤🥀

1403/07/03

19:27

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان_نخودفرنگی

عضویت: 1403/04/19

تعداد پست: 1189

شوهرت چی میگه؟ به اون گفتی؟ من باشم سریع به شوهرم میگم اونم میره میگه فلانی فهمیده پیام دادین خیلی ازتون ناراحت شد

و خدایی که در این نزدیکیست

1403/07/03

19:29

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان امیر علی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه.

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید.

aaaasemon

عضویت: 1401/07/23

تعداد پست: 5058

خودتون دعوتش کردین و مکانش مهم نیست مهمون شما بوده انتظارت به جا نیست نگاه نکن که وقتی پدر مادرا دعوت میکنن همه میرن کمک البته همونن اکثرا مادرا خودشون میگن فلانی زودتر بیا کمک میخوام شما که عروسی و اگرهم کمک میخواستی موقع دعوت میگفتی

غنچه با دل گرفته گفت: زندگی ... زندگی لب ز خنده بستن است گوشه ای درون خود نشستن است ... گل به خنده گفت: زندگی شکفتن است با زبان سبز راز گفتن است ... گفتگوی غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش میرسد... تو چه فکر میکنی کدام یک درست گفته اند من فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است هرچه باشد او گل است ... گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است "قیصر امین پور"

1403/07/03

19:31

0 نفر لایک کرده اند ...