اول از همه بگم این کاربری دومم هست و اولیش رو ترکوندن
من تو مدرسه تیزهوشان درس می خونم(به جان خواهرم تعریف از خودم نمیکنم) و آرم داریم و کلی از پسرا میان و شماره میدم و به اصطلاح لاس میزنن.
ولی همشون خیلی کوتاه بود یک بار بیشتر ندیدمشون امروز تو مترو تا اومدم برم سمت قسمت بانوان که مترو اومد و خیلی شلوغ بود(همیشه میرفتم قسمت بانوان) منم مجبور شدم برم قسط مردونه و احساس کردم یک نفر که قیافش آشناست دیدم وایساده بودیم تا به ایستگاه بعدی که رسیدیم حدود ۱۰۰ نفر اضافه شدن و دیگه کاملا همه بهم چسبیده بودیم (من کنار دو تا دوستام بودمو با اونا حرف میزدم)اصلا حواسم به اون مرده نبود تا اینکه دوستام پیاده شدن و اون خودشو به من چسبوند و شروع کرد به من حرف زدن بهم گفت قیافت چقدر آشناست و منم گفتم همینطور بعد گفت شما همسایه خانم فلانی نیستید من گفتم نه بعد احساس کردم کیفم تکون میخوره فهمیدم دست کرده تو کیفم و شماره انداخته منم هیچی نگفتم چون شلوغ بود (نمیخواستم آبروریزی شه) بعد خودشو بهم میچسبوند و هی چیزشو میزد به بدنم منم چندشم شد و گفتم بفرماید چتونه شما اونم محل نگذاشت بعد ایستگاه پیاده شدم و دیدم داره تعقیبم میکنه سریع رفتم سوار تاکسی شدم که برم سمت خونه که اون گمم کنه اونم سریع سوار یک تاکسی شد اومد سمت من...
هستید آدامس رو بگذارم احساس میگم دارم واسه خودم میگم