خانوما با بچم کوچه بودم یه اقای اومد گفت از خونم برای پسرت خرس اوردم کادو توی پاکت کادو بود
منم حس کردم خرس پولیشی هست گفتم پسرم به پرزای پولیش حساسیت داره کلی تشکر کردم گفت خونگی درست کردم خاست دربیاره گفتم خواهشا درنیارین بچه گریه میکن واسش منم نمیتونم بش بدم باز تشکر کردم
بغض کرد رفت جواب تشکرمم نداد
فکرشم نمیکردم انقد ناراحت شه