من ازدواج دوممه
نامزدم تهران دور از همه خانوادش و فامیل زندگی میکنه
خیلی ساله
همیشه خودشو مستقل نشون میداد
ولی ۱۲ روز میشه که پسر خالش فوت شده تصادف کرده
رفته شهرشون
افسردگی گرفته
زنگ میزنه فقط گریه میکنه
حالش بد شده بود بیمارستان دو روز بستری بود
یه ریز اسمشو میاره
گفت دیگه دنیا برام بی ارزشه
من تا ۱۰روز گفتم خب ناراحته طبیعیه اما میگه فعلا بر نمیگرده
حتی دیروز گفت بعدا من بخوام برم شهرمون زندگی کنم میای؟
اصلا خیلی عجیب شده رفتارش طبیعیه؟
من فقط به این فکر میکنم خدایی نکرده پدرش مادرش یا نزدیکتر فوت شه من چه غلطی کنم
من بی انصافم؟!!!