سلام دوستان
من دو ماهیه اذدواج کردم و تو عقدم
بعد من چون تو روستا زندگی میکنم و نامزدم تو شهر مجبور میشم اخر هفته ها یکی دوروزی خونه مادرشوهر بمونم بعد مادرشوهرم خیلی خوبه همه چیش و مهربونه وفقط تنهامشکلی که داره اینه انتظار داره همه کاراش و بکنم ظرفا که کلا با منه شستنش جمع کردن و پهن کردن و تازه هی برای غذا درست کردنم بهم میگه من سعی میکنم کارای کوچیکتر انجام بدم ولی مطمعنم چند وقت دیگه میگه غذا هم درست کن
بنظرتون چیکار کنم کمک کنم نکنم
نرو اونجا بمون
نرو خونشون زیاد چ خبره اینقد میری
قرار نیست همه کارا رو بکنی همون ظرف بشور کافیه
خودت نظرت چیه؟
کمک بکنی یانکنی؟
اصلا کاردرستی نمیکنی هرهفته میری
یا باید پی کار کردن ب تنت بمالی ک ب نامزدت بازیت برسی یا نامزدبازی ببوسی بذاری کنار بجا هفته ای دو روز فصلی دو روز بری خونشون ک کارکردن تعطیل شه ..حالا خودت تصمیم بگیر کدوم بیشتر میچربه برات
یکم باشه سرد رفتار کن و رفتی نمون پرو میشن بعدش
با هم انجام بدید دیگه.بالاخره اونم وظیفه نداره همش پذیرایی کنه.غذا بگو من میترسم یا بگو من ذائقه شما رو نمیدونم.
