سلام دوستان من بچه يه ساله دارم همسرم كارش ازاده صبح تا ظهر مغازه عصر هم تا ساعه ٩اينا مغازست من با وجود بچه خيلي سختمه به كاراي خونه مرتب برسم كارام عقب ميمونه ولي بازم طول روز در حال انجام كارم يعني بيكار نيستم غذا ظرف بچه داري همسرم بعضي وقتا با وجود خستگيم ازم توقع داره نسبت ب زناشويي اهميت بدم من بهش اهميت نميدم چون هيج كمكي تو خونه بهم نميكنه حتي اگه مريض باشم فوق فوقش فقط نيم ساعت بجه رو بگيره ك اونم پوشك غدذاش و..همش منو صدا ميزنه بنظرتون رفتار درست چجوريه ديشب قهر كرد من واقعا حوصله نداشتم. تا ساعت يك ونيم تلاش ميكردم بچم بخوابونم اون. موقع ديگه ففط ميخواستم استراحت كنم(اينم بگم همسرم از نظر خرج و مخارج برام كم نميذاره جوري نيست هم ك هر روز توقع داشته باشه بعضي وقتا يكي دو هفته ميمونيم فقط تو كارخونه حتي ليوان ابم تكون نميده حتي اگه خونه گند بزنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به نظرم کامل بشین باهاش حرف بزن متقاعدش کن مشکلاتت رو بفهمه ، من نمیگم کارت درسته که رابطه برقرار نمیکنی ها ، فقط باید شوهرت بفهمه که چقد سختته، بعد ازش بخواه حداقل هفته ای یک روز کمکی بیارین خونه رو تمیز کنه ، بعد اون روزهایی که کمکی میاری دیگه خودت کار نکن قشنگ شیک و پیک کن به خودت برس ، بچه تو بغل بگیر آرومش کن لباس خوب بپوش آرایش بزن ، شب که شوهرت اومد فرق بین روزهای قبل رو با روزی که کمکی داشتی رو میفهمه ، اونوقت یا حداقل سعی میکنه خودش بهت کمک کنه یا اگه از دستش برنمیاد پول میده که کمکی بیارید