بارداری جاری چه تاثیری تو زندگی شما داشت

اصلااااااااااااا فاقد اهمیت

چرا خودت اقدام نمیکنی!؟معلومه توجه بیشتری بهش جلب میشه و تو هم حساستر میشی طبیعیه ولی زیاد بهش دامن نزن .

من خیلی افسرده شدم ،چون جاریم ده سال ازم کوچکتر بود ومن زودتر ازاون ازدواج کرده بودم تو یه ساختمونم بودیم ومن دوبار سقط داشتم وبازم اونموقع اقدام بودم البته به کسی نگفتا بودم ،خلاصه یه ماه بعد خبر بارداری اون منم حامله شدم ولی بازم سقط شد ،خدارو هزار بار شکر الان ۸ ماهمه دعا کنید سالم بیاد بغلم ،هرکی منو دید گفت توهم بیار من بهشون دوتا سقطمو نگفته بودم ،خرروز جمع میشدن توخونه پدرمادرشوهرم پیرن من بیاید پذیرایی میکردم اونا مینشستن ،البته بعد چند وقت پدرمادرشوهرم بی دلیل باهام فهر کردن منم دیگه نرفتم توجمعشون ولی خیلی سخت بود

چه مسابقه ای راه افتاده تو خانوادتون😂

این رو بدون حتما همه بیشتر بهش توجه می‌کنند 

و اما شما لطفا ازش دور شو، چون حتما از شما خواسته میشه بهش خیلی جاها کمک کنی و از حالا معلومه شما کشش نداری، از همین الان که اقدامه .....ازش دور شو، معلومه حساسی بهتره با دوری خیلی چیزها رو نمیبینی

درضمن خودت اقدام کن ، به کسی هم کار نداشته باش، تو هم یکی بیار، به حرف هیچ کس جز آرامش خودت فکر نکن

مرسی ،اره

یه روزی به خاطر زایمانای پشت هم جاریم تو دلم مسخرش میکردم

ولی حالا میگم خوش به حاش ،دور و برش شلوغه ،برو بیا داره با عروس و داماداش 

منم فقط یه بچه دارم که خیلی به خاطر تنهایبش اذبت شده و میشه 

من باردار شدم جاریمم ماه بعدش حامله شد جاریم و شوهرش به منم تبریک نگفتن ولی وقتی جاریم حامله شد شوهرم رفت خونشون قایمکی تبریک گف بعدش مادرشوهرم با بهانه مختلف دعوا گرف باهام اصلا دوس نداش من بچه دار بشم باعث شد ب م قهر خونه پدرم همون حیف که اونحا بود خبر رسید جاریم سقط کرده بعد ش که من رفتم خونم جاریم یجوری رفتار میکرد و میترکید که انگار من باعث سقطش بودم و ...‌ خیلی از ماجراهای دیگه

نباید بهش میگفتی از همین امروز شروع میکردی به اقدام سوپرایز میشد

جاری من دومی بود من اولی

ب فاصله یکسال دو تا بچه آورده هنوزم ب تعداد بچه های من نرسیده

منو میبینه از عصبانیت کبود میشه😂😂😂