2777
2789

صبح ساعت 20 رفتم وادی رحمت

اهنگ پدرم گذاشته بودم و نشسته بودم سر قبر پدرم

همسرم اونور بود  یهو اومد از پشت منو هل داد گفت گوه میخوری سر قبر داداشم اهنگ گذاشتی وقتی سالبش درنیومده هنوز

حالا سال به سال از بابام خبر نمیگرفتن عوضیا ولی وقتی پدرم فوت کرد و ارث گرفتن پسر دار شدن

برگشتم بهش گفتم من مگه شمارو میخورم دعوا بدتر شد

رسما میخواست منو بزنه زنیکه

من نمیدونم وقتی بابام افتاده بود رو تخت یه زنگ نمیزدن الان سر مزار رفتنشون چیه

به خدا اگه جواب ظلماشونو نگیرن خدار و نمیبخشم

لایک نکن خواهر منننن  

می‌زدی نصفش میکردی پرتش میکردی بیرون، میگفتی اون موقع که باید میومدی کدوم قبرستانی بودی ؟!

مخاطبم استارتره، خودتو نخود آش نکن،نظره خودتو بده و تو نظره بقیه فضولی نکن! ریپلای نکن چون ارزشی واسه فضولا قائل نیستم و جوابتو نمی‌دم بدون آدم حسابت نکردم😌

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

آخ آخ می فهممت با تمام وجود این جانورها وقتی برادرشون مریضه گم و گور میشن کوچکترین کمکی نمی کنن که هیچ با زبون نیش دار و تلختر از زهرشون فقط دل آدمو آتیش می زنن بعد که باباهامون فوت شدن یه دفعه از سوراخشون درمی یان و گریه و زاری راه می ندازن و یادشون می یوفته برادری هم داشتن منم دارم از این عمه که بی شرفی و لجن بودنش شهره خاص و عامه فقط تظاهر و تظاهر 

2805
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز