نگید شوهر من فرق میکنه زحمت کشه آدم خوبیه
ده ساله ازدواج کردم ن طلا دارم ن لباس ن وضع زندگی چون شوهرم هر چقدر کار میکنه نمیرسه ..کلی هیچوقت هیچی نگفتم حسرت خوردم اما ب روی شوهرم نیاوردم
الان فقط ازش خواهش کردم ماهی ۳ تومن بده برم دانشگاه ولی اون در جوابم گفتم پس کی میخای من رو درک کنی چقد پر توقعی
خب وقتی نداره از کجا بده به شما؟
دقیقا حداقل ۱۰۰گزم براش طلا فروختم بعد گف واس چی فروختی مگه من ازت خواستم درحالی که برای اون رف
الآنم ی هزاری ندارم برای خودم هیچی ندارم حسرت میخورم
مامانجون(مادر بزرگ پدری) همیشه یه داستان قدیمی رو برای نو عروس ها تعریف می‌کرد. میگفت زمان های قدیم توی یک روستا دختری رو شوهر میدن که پدر دختر از داماد چیزی نمیخواد و میگه دخترم و چشم و دل سیر بار آوردم و چیزی احتیاج نداره. اون زمان عروس و با اسب میبردن. تو مسیر خونه داماد یه رودخونه بوده که باید از اون رد میشدن. وقتی به رودخونه میرسن پدر داماد داد میزنه که مواظب اسب‌ها باشین مبادا اسب ها رو آب ببره. پدر عروس که این رو میشنوه میگه دخترم و برگردونید و نمیذاره عروس رو ببرن، میگه حالا شیربها بدین، عروسی مفصل بگیرین، طلا و هدیه براش بخرین و بعد ببرینش.
خانواده داماد کلی هزینه میکنن تا پدر عروس راضی میشه. موقع بردن عروس و رد شدن از رودخونه، پدر داماد داد میزنه که اسب‌ها به جهنم، اسب ها رو ول کنید و مواظب عروس باشید اتفاقی براش نیوفته.
نتیجه اخلاقی که هر زنی خرج داره ارج داره.
واااااااا
خدای من
کلا ادما بی جنبه ان ، نباید ازشون چیزی نخوای
هر چه قدر بیشتر بخوای بیشتر قدرت رو می دونن
تو کم توقع بودی و بهت گفت پرتوقع
پس سعی کن ازین به بعد پر توقع باشی
که اگه بهت گفت، این قدر ناراحت نشی
بگی اره پر توقع بودم که همچین چیزی گفت
قیقا کم توقع قناعت هم خدا رو عادت می دی ههم بنده خدا رو ،خانم های پر خرج مثل ریگ پول تو دست و پاشونه
چه کنیم مجبوریم 🥲من تو خونه بابام ازون لوسای افاده ای بودم ولی ازدواج کردم اینقد زندگیم عوض شده که خسته شدم🥲دلم میخاد برا یکی ک محرم دلم باشه گریه کنم دردودل کنم
جالبه همین آدم ها اولش ادای آدم های عاشق پیشه رو درمیارن که درسته اینجوریم و فلان ولی عاشقتم و پر از توجهت میکنم و.....
تجربه کردم که میگم ولی آخرشم قدر آدم و نمی‌دونن. امیدوارم درآمد شوهرت کلی زیاد بشه و بهت هم کلی توجه کنه
