من دبیرستانی بودم
نشستم داخل تاکسی کنار مامانم یه پسر کم سن و سال حدود ۱۷ یا ۱۸ نشست کنارم من یه مانتوی بلند مشکی با مقنعه سرم بود بین راه حس کردم یه چیزی داره میخوره به بدنم و .... جلوهم یه آقا نشسته بود راننده هم یه مرد حدود ۴۰ ساله من داد زدم آقا نگه دار ایشون صندلیش میخ داره نمیتونه مثل آدم سرجاش بشینه ...... پسره رنگش زرد شد ولی اون راننده تاکسی بی خانواده به جای اینکه اون پسر رو از تاکسی پرت کنه بیرون تا درس عبرتی بشه براش به ناموس مردم دست درازی نکنه فقط برگشت گفت آقا بشین 😏به خاطر دوزار کرایه پیادش نکرد
آخرشم موقع پیاده شدن به من گفت سعی کن همیشه کنار در بشینی تا کسی نتونه بهت دست درازی کنه
مرتیکه بیشعور اگه دختر یا زن خودتم بود میگفتی کنار در بشین از همینجا اعلام میکنم خاک بر سرت