بچه ها تورو خدا بگین من الان ازاین بعد باید چه رفتاری داشته باشم من باردارم یک ماه و خوردی و بارداریم هم پرخطره با هزارتا قرص و امپول باردار شدم امروز رفتم خونه مادرشوهرم منو گذاشته پای گاز که غذا بپز خودشم هیچ کاری نداشت اگر کار داشت خب حرفی نبود واسه خودش چایی و میوه برد نشست جلو تلوزیون اینقدر دل درد و کمر دارم که نگو شدید ترهم شده الان نشسته بودیم یهو عمه شوهرم اومد من سلام کردم متوجه نشد دوباره سلام کردم گفت ببخشید شلوغه اینجا نفهمیدم منم گفتم خواهش میکنم متوجه شدم یه بار سلام دادم نشنیدید گفتم متوجه نشدید شما ببخشید ازاون مادر شوهرم میگه صدا این از ته چاه درمیاد و تیکه انداخت بهم دکترم گفته باماسک برو اگر جایی میری به زور ماسک منو کشیده پایین که ببینم ژلی چیزی نزده باشی به شوهرم گفتم پاشو بریم گفت چیشده منم تعریف کردم میگه حالا مگع چیشده و طرف مادرشو گرفت منم گفتم غلط میکنه اینجوری بامن حرف میزنه خسته شدم دیگه ازدستش اقا بامن قهرمیکنه که چرا به مادرم اینجور میگی
نباید بری اینجور جایی که برات ارزش قائل نیستن
وا اصلا ژل لب زده باشه بتوچه اخه زن 😂🤦♀️
بارپاری پرخطر یعنی استراحت . پس تو خونه بمون.
همون صبح باید برمیگشتی
بارداری پرخطر یعنی باید تو خونت بخوابی
شوهرت درک‌نمیکنه ببرش با خودت پیش دکترت بشنوه یعنی چی
اخه زنیکه فضول بگو‌ژل زده باشم اصلا
منم گفتم تا وقتی احترام نگه نداره همینه ،بچه ها ممکنه الان بگین اتفاق خاصی نیوفته ولی ازاول ازدواج چون منو نمیخواستن واقعا خیلی حرفا بدی و رفتارای بدی خونوادش باهام کردن و واقعا صبرم تموم شده تا حرومخور منو خوندن منی که اینقدر رو حلال و حروم حساسم و اینا الان اومدم خونه دیدم شوهرم جوری رفتار میکنه که انگار چیزی نشده ولی من سرد باهاش رفتار کردم گفت چرا اینجوری میکنی جواب ندادم و رفت بیرون هیچ وقت طرفداری منو نکرده جلو خونواده بی شخصیتش بااینکه میدونه همیشه اونان که مقصرن ولی تا من بگم تو بهشون بیا و ببین قیامت میشه دیگه
وا
چجوری یکم بترسونمش که بیشتر به منو بچم توجه کنه حمایتمون کنه بهش گفتم نگا من اعصابم نباید خورد بشه رو بچه تاثیر داره میگه بچه یه ماهه چه میدونه تاثیر چیه
عین نه ماه بارداری رو رفتم خونه بابام
خونه مادرشوهر نرفتم
گفتم نمیتونم بیام
با شوهرمم همون اول اتمام حجت کردم که اونجا اعصابمو خورد میکنن
البته هرجایی دلم میخواست میرفتم
هر رور غروب با شوهرم میرفتیم دور میزدیم
سه ماه اول سرکار میرفتم
ولی خونه اونا نمیرفتم که حرص بخورم
از من میشنوی نرو ، بشین خونه خودت
به اون بچه استرس نده
شرمنده ضرالمثل زورت ب خرنمیرسه چراپالون جرمیدی شوهرت ولش کن داخل این بحثای خاله زنکی نکشون فقط بگو خیلی حالم بدشد امروز خوشنگذشت ..... دفعه بعدی گف بریم بگو دلخورم مادرت کلی حرف بارم کرد نزدیک بود حالم بدتربشه این همه زحمت ب بادبره حرفو ب وقتش بکوب توصورت شوهرت البته اگ منطق داشته باشه نه الان الکی قهرکن اعصابش خرد بشه
