2777
2789

تو ماه ۹ بارداریم شوهرم دیگه زده سیم اخر دیشبم زد گوشیمو شکوند صب اومدم خونه مامانم میگه دیگه نباید بری تعادل روانی نداره شوهرت ...

اینم بگم با شوهرم قهریم چن روزه دیشب رفتم خونمون رفتم رو تخت گوشیمم بردم دراز کشیدم اومد گوشی از دستم کشید کوبید زمین میگه من چلاغ بزرگ نمیکنم ....

چون خواهرش گفته که فلانی تو بارداری با گوشی بازی کرده بچش معلول شده ...اخه چه ربطی داره منم گفتم کسی بهت نگفته استرس و اضطراب چقدر برا بچه بده فقط گفتن اشعه گوشی ضرر داره ...دستش بشکنه الهی هفته پیش هم فرشمو سونده پول نداره بخره 😭😭😭

۳ ماهه خونمون گوشت نداره نمیگه زن حامله باید گوشت بخوره ولی چون خواهرش گوشی گفته هی میگه بسه دیگه چقدر تحمل کنم اخه 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اینهمه زن باردار از صبح تا شب سرشون تو گوشیه بچشون چلاق نشده

میبینی اینم شانس منه زد شکونده خاک بر سرش الانم دیگه پول نداره درس کنه مامانم میگه برو ساک بچه رو بردار دیگه نرو خونتون 

قطعا از اول رفتارای این جوری داشته. چرا بچه دار شدی؟؟؟؟؟ حالا بفکر طلاق افتادی؟؟؟

نه تا حالا اینجوری نبود دو هفته اس تنها رفته خونه مادرش خیلی بد شده دیگه داره دیونه میشه 

اره عزیزم راست میگه ی مدت نرو ببین ادم میشه یا نه . من سال های اول ازدواج به خاطر اعتیادش رفتم قهر . خانواده گفتن طلاق بگیر.و اینا .... منم دو ماهه حامله بودم قبلشم سقط داشتم به خاطر سقطهای قبلی شوهرم اومد دنبالم خانواده گفتن نه و طلاق و... من گفتم زود تر برم دکتر تا سقط نشده هیچی جلو خانواده وایسادم و دنبالش رفتم خانواده باهام قهر کردن حتی ی ماه بعد عروسی خواهر کوچکه بود نرفتم اون بچههم سقط شد . دیگه بعد اون شوهر بد تر و بدتر شد خانواده هم کاری بهم ندارن الان 4 ساله نه کار نه بار الان سه روزه خونه نیمده خودم کار می کنم ی لقمه نون بخور نمیر برا خودم و بچم در میارم تازه هپاتیت هم داره دکتر نمیره فکر کنم به زودی سقط بشه کاش همون موقع برا ی مدت هم شده میموندم خونه پدرم لااقل ترسیده بود شاید ی تکون به خودش میداد الان روز به روز بد تر شد تا شد این نخاله


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز