ببین میدونی دوستم که فامیلمونه چه طعنه هایی رو بهم زد یاخودمون بودیم یا جلو بقیه خیتم میکرد ،
حتی حالام که ازدواج کردم باز دست بردار نیست ایراد میگیره میره پیش بقیه میگه فلانی شوهر کرده غرور گرفتتش،
حرف های دوستم 👈👈: بی عرضه ای موندی همه همسنات ازدواج کردن وبچه دارن تو موندی ترشیدی چه برسه به خواهرت چند سال بزرگ تره ازت.
چیشد دیگه چیشد خواهرت ازدواج نکرد منو نگاه کن ، دلت نمیخادتوام مثل من خواهر زاده داشته باشی!!
یا توجمع دختر خاله دختر داییم گفت: تا اونجایی که من میدونم همه همسنای تو ازدواج کردن دخترعموای منم که هم سن توعن بچه دارن اون وقت تو مثل بچه هارفتار میکنی بی عرضه
گمشو بیرون از تاپیک
شعور رو تو نداری بلد نیستی حرف بزنی اول خوب فکر کن چی داری میگی بعد به زبون بیار احترام بلد نیستی میتونی نظر ندی
منم نگفتم ۳۶ پیره گفتم جوون توی رنج سنی من نیست فکر میکردن ۲۰ و اینا باشه گفتم نه بابا ۳۶ سالشه جوونی که مد نظر شماست نیست حالا تو چرا سوختی؟
البته من جوابشو دادماا باز دست بردار نبود هرچقد جوابشو میدادم ،بی محلی کردم با بی رحمی تمام هربار مسمم تر از قبل بهم طعنه میزد
جوابای من این بود بهش 👈 ،میگفتم همه که هول شوهر نیستن بعضیا تنها افتخارشون شوهر کردنه . زادو ولدکه پز دادن نداره مگرنه حیوانا بیشتر از همه زاد ولد میکنن .
یا میگفتم ولا دوستای من هم مجردش هست هم متهل بعضیاشونم حول شوهربودن الان بچه دارن بعضیا دختراشونو زود شوهر میدن چون فک میکنن نون خوراضافی رو دستشون مونده وارزش قائل نیستن براشون
ولی میدونی چیشد منم با قلب شکسته از زخم زبونایی که جلو بقیه بهم زد واگزارش کردم به خدا که بره زیر بار طعنه و حال منو بفهمه
الان میدونی چیشده بایه مورد خوب داره ازدواج میکنه که باد بشه وبیشتر ضخم زبان بزنه !!
خوب جوابشو دادی
من تو جمع بودم اصلا چیزی نتونستم بگم
آفرین به تو
واقعا متاسفم براشون
چه فایده خواهر به خدا دلمو خون کرد حتی الانم که ازدواج کردم بازم دست بر نمیداره به دروغ رفته به همه گفته فلانی احوال پرسی نکرد با من وعروسامون غرور گرفتتش . دروغ گفت من احوال پرسی کردم حتی اگرم نکرده باشم چیزی نیست که یک بار خودش گلایشوکنه ودوبارم به دیگران بگه گلایشو بهم برسونن.
انقددد بی رحم بود به خودش اجازه داد جلوبقیه یه دخترو برای ازدواج نکردن تحقیر کنه بازم دلش خنک نمیشد میخاست جلو همه مسخرم کنه لذت میبرد کیف نیکرد در حالی که من سنی هم نداشتماا سنم کمتر از۲۶ بود ولی دلمو خون کرد
تعجب میکنم چرا خدا ازدواج خوب برا همچین آدمی جور کرده من نمیبخشمش میخام تو همین دنیا حال منو بفهمه
اینجور آدما کی میشه تموم شن با دخالت کردن هاشون پز دادن هاشون اینا واقعا شعور ندارن انگار عقده دارن اینا
یعنی چی واقعا این حرکات میخوان چیو نشون بدن؟
یه مطلبی واقعا برام اثبات شده : اونم اینه که آدمی که واقعا خوشبخت و پولدار و موفق هست اینو نشون نمیده تو چشم بقیه نمیکنه ادعا نداره اینا همه نتیجه ی عقده ست
من فقط میخندیدم و سکوت چجوری زبونم نمی‌چرخید واقعا
اصلا بحث من داداش شون نیست اگه میخواستم با این خانواده ازدواج کنم تا الان پذیرفته بودم ولی من اصلا نمیخوام وصلت کنم باهاشون
خانواده پدری من باشعورن و تحصیل کرده همه شون عمه ها عمو ها بچه هاشون
فقط همین عمه م و دختر عمه م اینجورین تو فامیل
