من معلمم اون پرستاره .. چپ و راست کلاس میذاره برام .. هروقت مادر شوهرم شام دعوت میکنه نمیاد خودشو تافته جدا بافته میدونه .. تو مراسم عقدم شرکت نکرد به بهونه شغلش ولی میدونم از سر حسادت نیومد فقط نیم ساعت آخر اومد وقتی میرقصید پشتشو کرده بود به من عجوزه . فقط موقع هایی که شیفته بچشو میندازه گردن ما.. حالا اینا هیچی برگشته به مادر شوهرم میگه چون واسه من تو تالار عروسی نگرفتید واسه این (ینی من) هم نباید تو تالار عروسی بگیرید وگرنه قطع رابطه میکنم حسرت دیدن پسرتو به دلت میذارم 😐 اونا طبقه بالا خونه پدرشوهرمن و ما میخوایم مستقل شیم سر اینم خیلی اذیتم میکنه و تیکه میندازه
این دیگه کیه
نباید فرق بزارن ک باعث حسادت بشن
یعنی بچشو میده به شما ببرید خونه ی پدر و مادرتون ؟؟؟
پس داره بهت حسادت میکنه به خاطر جشن عروسی و مستقل شدن از اول
بی محلی بهترین جوابه براش اصلا بهش اهمیت نده
من خوندم من معلمم اون پُر سِتاره😶🌫️
دخترخاله ی منم بدون عروسی رفت سر زندگیش هرچند مراسم توتالار بایه لباس سفید گرفتن براش،کلیپ اسپورت درست کردن ،جشن عقدونامزدی جدا گرفتن خونه دادن بهشون،بااز حرف جاری شمارو میزنه میگه اگه برادرشوهرم ازدواج کرد حق ندارن واسشون عروسی بگیرن هرکاری برامانکردنوبرااون نباید کنن
خب تایجایی حق داره ولی خب ازیه جایی به بعدم نداره خب اون دختر بیچاره که میخوادعروس شه چه تقصیری داره اونکه نباید تاوان اشتباهات گذشته خانواده شوهروپس بده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز