خیلی لذت بردم واقعا حس کردم انگار اونجا بودم اینقد قشنگ توضیح دادی و عکس گذاشتی 😍
مرسی ازت😍
پروسه ی درست کردن لواشک خیلی سخت بود ولی چون هرکسی یه گوشه ی کار رو میگرفت و حین انجامش میگفتیمو میخندیدیم جز یه خاطره خوش چیز دیگه ای ازش یادم نمونده
از شانس ما اون چند شبی که اونجا بودیم ماه کامل بود، حتما هر شب میرفتیم اسمون شب رو تماشا میکردیم
هر روز قبل غروب میرفتیم تو دشت ها و گندمزارهای اطراف؛
به رز میگفتم خوب نگاه کن،
خوب گوش بده،
این تصویر ها‌و صدا ها رو تو ذهنت ثبت کن چون از زیباترین تجربه های زندگیته❤️
روز اخر باز برامون از درخت های باغ میوه چیدن که با خودمون بیاریم… همه ی این زردالوها رو که میبینید تبدیل کردم به کیک زردالو😋😄
بچه هایی که تو پیجم هستن کاملا در جریانن😄 انقدر که عکس از میک های زرالویی گذاشتم
خلاصه که این سفر یکی از بهترین سفرهای مامالی شد و کلی تو همون حال و هوای سفر، درس زندگی گرفتم( تو تاپیک قبلی صحبت کردم در موردش)
پینوشت: دوستان تذکر دهنده لطفا به حجابم گیر ندید، این جا زمین های اجدادی منه ( مکان خصوصی هستش)
تاپیک بعدی که ایشالا خیلی زود مینویسمش رسپی کیک زرد الو هستش😍
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز