اسی برادرت کاملا نابینا شده؟
آخه تو این سن پذیرش این مسئله خیلی براش سخته
اگه همون سه سالگی نا بینا میشد اینقدر براش سخت نبود چون اون موقع بخش حافظه دیداری مغز (بخشی که خاطره هامون ثبت میشن) هنوز شکل نگرفته و خاطره ای یادش نمیاد ذیرفتن نابینایی راحت تره
اما از ۶یا۷سالگی به بعد که حافظه دیداری شکل گرفت و همه خاطره ها تو ذهن ثبت شدن پذیرش مشکل نابینایی خیلی سخت میشه
چون خاطره ها یادش میاد
چهره پدر و مادرش
شکل و محیط خونه ای که توش زندگی میکرده و...
داداشت که تو ۱۴ سالگی نابینا شده همه ی این خاطره ها یادشه
و اینکه دیگه نمیتونه ببینه براش خیلی عذاب اوره
نزاریدش بهزیستی
برید آبشار عاطفه ها یا کمیته بگید بد سرپرسته
حتما یه خیر پیدا میشه که برادرتو تحت تکفل خودش بگیره