می‌خواستیم بریم خرید .برای اولین بار خواهرشوهرم شوهرش خونه بود و خواهرشوهرم همراه ما نیومد خداروشکر و شوهرمم از اونا نخواس با ما بیاد . چون کارش شهر دیگه هس.با کلی خوشحالی رفتم خرید کردم .برگشتنی یهو شوهرم گف ای بابا یادم رف برای خواهرزاده چیزی بخرم...یعنی همه چی کوفتم شد...هر جا میریم باید اثری از اونا باشه...
واقعا باید چیکار کنم من ...
ببین یعنی مثل یک آدم عادی وقتی میره پیش شون چند تا پلاستیک چیزی خرید میکنه. بعد من بگم پول میگه ندارم. تو این یکسال ازدواجمون فقط یکبار ب قصد گردش دوتایی رفتیم بیرون روزای دیگه مزاحم بودن و همراهمون بودن.خرید هم رفتیم همه از پول پس انداز خودم بود
اگ اینجوری والا منم پس هر جا میریم بگم منم ۳ تا خواهر برادر دارم برای اونام ی چی بخرم"
واکنش بد نشون بدی فقط خودتو خراب کردی
خدا بهت صبر بده فقط
چون خودمم اوایل همینطور بودم
خودت سر کار نمیری؟
بچه داری؟
اخه از پول شوهرت کارکرد شوهرت چطوری برای خانوادت خرج کنی! نمیشه یه جوریه بگی من برم با پولای تو خرج داداشم کنم.
منم همین شرایط را تجربه کردم برا من پیتزا نمیخرید میگف حقوق ندادن برا اون کباب وپیتزا براه بود چون ابگوشت و...مادرشوهرم میپخت را نمیخورد،خونه کسی دیگس اون باید بفکر مهمانها باشه نه ما ،بخاطر اون بچه عوضی تو جمع داد زدن سرم کوچیکم کردن،یبار گفتم به بچه سلامت کو یهفته آزگار گریه که چرا گفتی بچه افسرده شده مادرشوهر بیشعوری تازه عروس رابه بچه می‌فروخت ودعوا رامینداخت ،تا افسرده شدم بچدار شدم وورق برگشت شوهرم دید چقد بین بچها فرق میزارن الان تازه فهمیده چه اشتباهی کرده
وای چقدر شوهرت مثل شوهر منه
من خواهر شوهرم موقع عروس کشون آخر عروسی اومد تو ماشین ما..یعنی ماشین عروس و دوماد
شوهرم هم خیلی خوشحال که خواهرش باهاش
حتی موقعی که عقد بودیم خواهرش میگفت چرا منو با خودتون هرکجا میرید نمی‌برید.. حالا شوهر داره خودش
ولی تا حالا یه مسافت نیم ساعته دوتایی نرفتن..همش آویزون بقیه بود خیر نبینه
هر چی خرید براشون بگو برا توهم بخره...خودش بعد مدتی منصرف میشه از خرید برا اونا
