خانما من شوهرم احتمالا بره کربلا، اومدم خونه مامانم دخترام خیلی وابسته هستن به باباشون ولی من گفتم با صبوری تحمل میکنم ولی الان احساس میکنم مامانم اصلا حوصله نداره،الان دختر کوچیکم موقع خواب خیلی اذیت کرد تا خوابید( یه سال و دو ماهشه) خب چون عادت داره باباش شبا راش ببره، حالا مامانم میگه به شوهرت بگو اصلا نره کربلا چون اینا میکشن تو رو.. شماها چقدر خونه مادراتون میمونید؟ آیا با صبوری اذیتای بچتون را تحمل میکنن؟ یا همه مثل مامان من بی حوصلن؟؟
بی حوصله
خیلی ب ندرت خونه شون میخوابیم
ی ساعت و تحمل میکنن بیشتر نه
درحدی که سه ماه تابستونو اونجا میمونن برا مدرسه میان
خواهر ندارین شما؟که با بچه هاتون بازی کنه سرگرم شن
عاشق دخترامه،باهاشون بازی میکنه، وقت میذاره.دوروز نریم زنگ میزنه گریه میکنه
مامان من هر چقدر برای ما شمر بود الان برای بچه هامون فرشته است، خیلی صبوره براشون ، خیلی مراقب و همراهه
البته بچه هام شیطونی زیاد میکنن حق میدم بهش
شوهرم دائم ماموریته منم خونه خودم میمونم چرا باید برم خونه یکی دیگه اذیت میشم خونه خودم هر موقع بخوابم و بیدار شم و هر چی بخودم دست خودمه بچه هامم راحت ترن
نهایت دوساعت بمونیم حوصله ندارن
بنده خدا مادرم
یه روانشناسی می‌گفت شوهراتون که نیستن ،نرید خونه این و اون
چون هم بابا رو از بچه گرفتید ،هم اسباب بازی ها و محیط امن خونه رو
من بودن خونه خودم میموندم ازهمه جاراحتترم بابچه کوچیک
یکی دوشب براتنوع می‌رفتم اونجا
مامان من تا ی جایی صبوری میکنه ولی سر خواب واقعا انتظار داره بچه سرشو گذاشت رو بالش بخوابه، من قصه میگم لالایی میگم و مراحل خواب دخترم کلا نیم ساعت طول میکشه حوصله اش سر میره و غر میزنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز