خانما من شوهرم احتمالا بره کربلا، اومدم خونه مامانم دخترام خیلی وابسته هستن به باباشون ولی من گفتم با صبوری تحمل میکنم ولی الان احساس میکنم مامانم اصلا حوصله نداره،الان دختر کوچیکم موقع خواب خیلی اذیت کرد تا خوابید( یه سال و دو ماهشه) خب چون عادت داره باباش شبا راش ببره، حالا مامانم میگه به شوهرت بگو اصلا نره کربلا چون اینا میکشن تو رو.. شماها چقدر خونه مادراتون میمونید؟ آیا با صبوری اذیتای بچتون را تحمل میکنن؟ یا همه مثل مامان من بی حوصلن؟؟
دخترای قشنگم دوستتون دارم... هر چی آرزوی خوبه مال شماها🥰🥰 دوستان برای آرامش و سلامتی مادر عزیزم صلوات بفرستین. مادرم خیلی سختی کشیده💔💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خواهر ندارین شما؟که با بچه هاتون بازی کنه سرگرم شن
مشاور یا شایدم وکیل و مربی آینده هستم درباره ای تکواندو سوالی داشتید فقط تگم کنید و لطفا سوال های بیخود نپرسید بنده دیگه حس ششم ام نیستم منو جایی تگ نکنید و این که من مادر سه تا گوگولی هستم در آینده اسم بچه هامم انتخاب کردم🥹✨️آریامهر_مانادانا_مانلی✨️🥹
شوهرم دائم ماموریته منم خونه خودم میمونم چرا باید برم خونه یکی دیگه اذیت میشم خونه خودم هر موقع بخوابم و بیدار شم و هر چی بخودم دست خودمه بچه هامم راحت ترن
این قدر نگوییم باید به عقاید هم احترام بگذاریم آنچه قابل احترام است حقایق است نه عقاید...!! هیچ عقیده ای محترم ومقدس نیست زیرا میتواند ریشه در جهل وخرافه ودروغ داشته باشد...میتواند گفتمانی از داعش یا شری سازمان یافته باشد...احترام به بسیاری از عقاید میتواند توهین آشکار به شعور خودمان باشد...!
هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜۲۸ تیر، چه دل خونیه ، حالم خراب تر از اونکه بدونیه 💜 اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم 💜چشمات 🧿 آخ چشمات 💜 صبر من رفته دگر بر باد از دل 💜 گر حال زار دلم را بخواهی، با تو چه گویم که بر آن گواهی 💜 نفهمیدی که عشق و جان منی، جان که چه گویم جهان منی، نفهمیدی در دلم چه گذشت، تو قرار دل بیقرار منی💜 تو نباشی منمو چشمای ترم 💜 عادلانه نیست من بمانم و حسرت مدام ، عادلانه نیست قسمتم از این عشق ناتمام💜 تنها تو انبار کاه، هی میگشتم دنبال نخ سوزنای اشتباه💜 فلانی جان، از امروز بتی که از تو ساختم رو میشکنم، اگر روزی لحظه ای روزگاری دلت برا من تپید و به من پیشنهادی دادی بعد میسازم همه چیزهایی که باید بسازم، عاشقانه هم میسازم اما الان که نیستی و قراری هم نداری با من بهتره که خط بکشم روت 💜 تموم لحظه های این تب تلخ، خدا از حسرت ما باخبر بود، خودش مارو برای هم نمیخواست، خودت دیدی دعامون بی اثر بود 💜 مقاومت میکنم تا زمانی که تو رو ندارم دلنوشته ای ننویسم به یادت فقط اینکه امشب یه جوری ام دلتنگ نیستم فقط یه جوری ام انگار جام زندگیم ترک داره و عمرم داره هدر میره🍀 نه ، نشد که بیخیال شد ، تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد، زندگی درد قشنگیست که جریان دارد 💜
مامان من تا ی جایی صبوری میکنه ولی سر خواب واقعا انتظار داره بچه سرشو گذاشت رو بالش بخوابه، من قصه میگم لالایی میگم و مراحل خواب دخترم کلا نیم ساعت طول میکشه حوصله اش سر میره و غر میزنه