اخرین بار اول امسال رفتم خونه برادرم.رفت تا سال بعد بیشترم بخاطر تفاوت نوع زندگی مذهبی بودن یا نبودن یا حتی اختلافات خواهر برادری و مهمتر از همه اینکه هیچ وقت کسیو نداشتیم نقش بزرگتر بازی کنه و نزاره خانواده از هم راحت دل ببرن.این بی کسی و تنهایی خیلی اذیتم میکنه.خصوصا اطرافم همه رفت و امد میکنن ولی ما نه
خستم از این بی کسی و تنهایی
فقط خودم و بچم و شوهرم....تنها.تا میام کنار بیام با این حجم بزرگ بی کسی ی رفت و امد با دوستای شوهرم میکنیم ک متاهل هستن بعد همشون رفت و امدی با انرژی.
چ کنم.
یه صلوات بفرستین برا خوب شدن حالم کاربری دست ۳ نفره.لایک نکنین قربون دستاتون
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
انسان غرق شود قطعا میمیرد! چه در دریا چه در رویا چه در دروغ چه در گناه چه در خوشی چه در قدرت چه در جهل چه در انکار چه در حسد چه در بخل انسان بودن به تنهایی یک دین خاص است