با خانوادش ک قهریم. نمیان اصلا . خانواده خودمم فقط مامانمم هس ک اونم زیاد نمیاد . دیگه مهمون خاصی ندارم. رفت امد نداریم با کسی.
خانوادش ۵ میلیون ازم میخاسن ی وسیله تو خونم فروختم بهشون دادم صبر نمیدادن بخدا تازه سود پولشونم گرفتن. کی ب کیه
به خاطر این که تو سختی بودی و بار مسئولیت خودتو به دوش کشیدی با عرضه ای عزیزم
در ضمن من که نمیگم پدر و مادرش خرجشون رو بدن
میگم بیان یه تشری چیزی به پسرشون بزنن بلکه از رخت خواب جدا شد تنبل خان....
من به خاطرویارشدیدی که داشتم متاسفانه اصلالب به میوه نمیزدم اصلاتوحاملگی به خودم نرسیدم بچم هزارماشاا..خیلی نازشددرصورتی که بچه اولم هرماه فلان میوه وفلان خوراکی دومی قشنگترشد
اولين سوالي كه توي ذهن من ايجاد ميشه اينكه چرا با اين وضعيت بچه دار شدين ، أصلا وقتي شرايط اقتصادي خوب نيس چرا بچه رو به مشقت و سختي بندازي، حالا به دنيا بياد هزار جور امكانات و رفاه و تغذيه خوب ميخواد ..
بعد هم يه فكري كن باهاش صحبت كن با خوابيدن كه روزگار نميگذره بايد بره سر كار
سووود😦یا خداااا
بازم در هر صورت من اگه جات بودم تا الان جنگ جهانی سوم به راه انداخته بودم یعنی چی که گوشت و مرغ و میوه تو خونه نباشه اونم با وجود بارداری و یه بچه کوچیک
هر چقدر هم قهر باشی بگو بیان پسرشونو جمع کنن
البته اول خودت خیلی جدی با شوهرت صحبت کن بگو دوره و زمونه ی بخور نمیر زندگی کردن گذشته الان مردم روز به روز در حال پیشرفتن اونوقت ما بشینیم ببینیم کی دو میلیون ته حسابمون تموم بشه؟؟؟
واقعا بدبخت بچه هاااا
اخه انگیزه فقرا از یچه دارشدن چیههههه.....
یکی بس بود اگر تجربه مادشدن دمی خواستی...
لطفابدت نیاد اخه بچه هات عقده ای می شن حتی اگر کمبود ویتامین نداشته باشن....
نمی دونی حسرت در زندگی با ادم چیکارمی کنه من کشیدم ...تازه به اندازه شما وضعمون بدنبود
الان قصدش نداشتم . بچه دوم میخاسم ولی الان نه ی وقتی ک به ی ثباتی رسیده باشه زندگیم. شوهرم ک کلا نمیخاس بچه دوم.
ایودی داشتم باردار شدم دیگه چون یکی هم دوسال پیش سقط کردم اینو دلم نیومد بندازم دیدم با ایودی اومده . شوهرم تا وقتی ۴ماهه بودم هم میگفت باید سقط میکردی من نمیتونم بچه دوم. خودم احساساتی بودم نتونسم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز