از بچگی
گزاشتم خودش بخوره.یک سالگی که بود یه پارچه بزرگ پهن میکردم حتی سوپ ماکارونی همه چی میدادم خودش میخورد
تمام لباس و سر صورتش پر میکرد ولی اصلا برام مهم نبود
هر چی ام میخاست میدادم بخوره
هیچ قانونی نداشتم
و اینکه اصلا هیچ غذایی و با زور و التماس نمیدم
به محض اینکه میگه سیر شدم میگم اوکی
الان تو مهمونیا
مثلا میبینم جاریم به بچش حتما امر و نهی میکنه باید تا آخر قاشق غذا بخوری بعد بلند بشی
خیلی ام بد غذاست
ولی من باور کن حتی اگه نصف غذاشو بمونه کاریش ندارم
مادرشوهرم ازونور حرص میخوره وای چرا نخورد
میگم عیب نداره سیره چون
هرچی میخاد سر سفره بهش بده
هی نگو این با اون خوب نیست
یا الان نخور بزار بعد غذا بخور.همه این رفتارا باعث بد غذا شدنه
مثلا نهار نمیخوره میگه میوه بیار بحرفش کن