2777
2789
عنوان

ینی میشه دوباره دونفره جایی بریم

110 بازدید | 11 پست

چن روزه زایمان کردم دلم خیلی گرفته همش میگم میشه ینی تنهایی باهم جایی بریم باشوهرم از الان دلم برا اونموقع ها تنگ شده چیکار کنم دلم خیلی گرفته😔😭 مامانا شما ها بعدش چطور شدین

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



یه مدت سرپا بشی میتونی دونفره برین جاییی یکی دو ساعتی بذاری پیش یکی

اما بقدزی وابسته بچت میشی دلت نمیاد بدون اون جایی بری رفتنی هم انگار یه چیزی جا گذاشتی

به جای اینکه منتظر باشم کسی بیاد زندگیم تغییر بده و خوشبختم کنه خودم باید دست به کار بشم و خودم خوشبخت ترین کنم
یه مدت سرپا بشی میتونی دونفره برین جاییی یکی دو ساعتی بذاری پیش یکیاما بقدزی وابسته بچت میشی دلت نمی ...

واقعا اینطور ک میگی دلم بیشتر میگیره ک دیگه تنها نیستم و همیشه باید بچم باشه 

نمیدونم چرا درکت نکردم

من وقتی بچم به دنیا اومده بود انگار از تمام دنیا فقط همونو میخواستم ۶روز بعد زایمان حالم بد شد بردنم بیمارستان انقدر بیتاب بودن رفتن بچمم اوردن پیشم

منم حاملم، به شوهرم میگم بچه که اومد سرد نشیما...مثل الان باشیم دورنشیم ازهم برای هم وقت بذاریم و....  اون میگه نترس بیشتر خوش میگذره سه تایی میریم بیرون میگردیم، سه تایی فیلم وکارتون و... میبینیم و...  نباید نگران باشیم، جیزی رو از دست نمیدیم  تازه چیزای جدید هم بدست میاریم

✍🏻هرچی که بوده و هست با یک رویا شروع شده💜
واقعا یتی خوب میشه میترسم از پس بچه داری برنیام

چرا برنیای عزیزم ،اولشه وحشت کردی ،منم کپی تو بودم ،حتی بلد نبودم بچم شیر بدم و عوضش،کنم کم کم راه افتادم ،الان پسرم ۱۲سالشه ،قدر این روزا رو بدون دلت تنگ میشه برای لحظه لحظش،بهترین مادر میشی بهترین

انشالله عزیزم برام دعا کن خدا گل پسرتو برات حفظ کنه

ممنون گلم ،استرست حالتهات طبیعیه اصلا نترس ،زندگی با بچه خیلی شیرینه من فکر میکردم از پسش برنمیام ولی یادمه بچم دوماهه بودم یکماه رفتم مسافرت همه هاج واج بودن 

واقعا اینطور ک میگی دلم بیشتر میگیره ک دیگه تنها نیستم و همیشه باید بچم باشه

عزیز دلم 

بذار یه مدت بگذرع بغذ متوجه میشی

خواهر من بچش ناخواسته بود اصلا دوس نداشت الان جونش بستع به جون بچس

وقتی میرع جایی برگشتنی کلی بچع رو میبوسه که انگار چند ماهه ندیده بچه زو

ولی در مورد حرفتون اگه همکاری خانواده باشه کلی وقت مبتونید به خودتون اختصاص بدین برین باشگاه

یا دونفزه برین بیرون

به جای اینکه منتظر باشم کسی بیاد زندگیم تغییر بده و خوشبختم کنه خودم باید دست به کار بشم و خودم خوشبخت ترین کنم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز