همسرم زدش
همسرم از هر لحاظ بهشون خدمت کرد منتی رو سرشون نیست خیلی وقتا از خودمون میزد خرجشون میکرد گاهی وقتا خرج برادر زاده و خواهر زاده شو میداد پدرش مریض بود خدا سر شاهده همسرم بغض کرده بود براش هرچی پول درمان و دکتر و دارو بود براشون فرستادخلاصه از هر نظری همسرم کنارشون بود اما اونا یک بارم طرف شوهرمو نگرفتن هرچی داشتن دادن به دختر و پسرشون یه خونه ای داشتن کلا همیشه میگفتن برای همسرمه و به هیچکسی نمیدنش حالا جالبش اینجاست خود همسرم هزینه ساختشو داده بود فقط به نام پدرش بود همسرم زنگ زده بود گفته بود بیایم یه مدت اونجا زندگی کنیم یهو پدرش گفت تو غلط میکنی بیایی اینجا دیگه جایی نگو پدر مادرتیم اینا و گفت خونه مال دخترمه و اینا
دخترم فهمید اینقدر گریه کرد گفت بهترشو برا بابام میخرم اما باباش ناراحته ن بخاطر خونه بخاطر حرف پدر شوهرم.