عزیزم .خیلی سخته میدونم .ولی فقط زمان و ذهن خودت می تونه کمکت کنه تا این دوران بگذره و آسیب کمتری ببینی .همکار من حدود 18 سال پیش همینطور شد بعد 6 ماه به خاطر فیبروم بچه سالمش رو برداشتن .خودت میدونی چقدر درد و ...کشید .ولی سال بعد حامله شد و الان دخترش از دختر من یکسال کوچیک تره و کنکور داره .دیگه اثری از اون زخم نمونده . با خودت هم مهربون باش. خانومها از این دردها زیاد کشیدن و خواهند کشید .باید ذهنت رو کنترل کنی .اجازه نده روضه برات بخونه .کاری از دستت برمیاد مگه؟فقط ذهنت رو کنترل کن و اجازه بده زمان بگذره.
چقد حالم بد شد برات اسی
حالا ما نمیخوایم به ما چسبیده هر کار کردم سقط نشد چه شانسیه
قربون دلت برم خیلی سخته 💔منم همش میترسم رحمم باز بشه اخه همش شکمم واژنم تیر میکشه😔💔
کاری هست که شده ابجی جان من خواهرم تو هفته۲۲اتفاقی بچه سالم سالم بود تو خونه لیز خورد با کمر رفت تو گوشه مبل بچش مرد دیگه میشه اتفاق هست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز