شوهرم رفته ماموریت عراق ، این بعد مدت ها زنگ زد شنیدم امیرحسین نیست میخوام بیام خونت اومده چتر شده اینجا ، همین سفررو میارم میندازم نون و میزارم شروع میکنه نون خالی خوردن تا سفررو بچینم ، همش حرف میزنه و میخوره حرف زدنشم با داده سرم داره میترکه از جاش تکونم نمیخوره بگه این لیوان چایی و بزارم تو سینک از زیر پام دلم میخواد بره زودتر
گناه داره
چه نوه ای هستی تو
حرمتشو نشکون تحملش کن خب ، مامان بزرگ گناه داره
خب چند روز مي مونه ميره
انتظار داري برات كار كنه بنده خدا
وقتی بچه بودم میرفتم خونش انقد روی خوش نشون نمیداد و گدابازی درمیاورد میگفت گشنته میگفتم نه وقتایی که غذا میاورد برام باقی مونده غذای شب خودش مثلا ۳ تا قاشق برنج با یه بال مرغ واسه دختر ۱۶ ساله
گناه داره . مسافره توی این دنیا . با هم خوش بگذرانید. دوستش داشته باش . یک روز میشه آرزوت دیدن و شنیدن صداش
دلت میاد بعدها چقد پشیمون بشی ...💔
به خیال خودش داره در حقت لطف میکنه😅
از پیر زن توقع کمک داری😑😑😑
ی سوال ،در صورت تمایل میتونی پاسخ بدی البته 💖
همسرتون سپاهی هست میگی رفته عراق
آخی یکم با دلش راه بیا .سنشون بالا می‌ره اخلاقشون تغییر میکنه
خوبه بعد مدت هااااااااا اومده
آدم های مسن خلق و خوی خاص خودشون رو دارن
کاش منم مادربزرگ داشتم
پیامبر گفتن که :
- هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد،بايد ميهمانش را گرامى دارد.
- وقتی مهمان بر تو وارد می شود این را بدان که خدا بر تو منّت نهاده که تو را میزبان او قرار داده تا بدین وسیله گناهانت را بیامرزد.
و از حضرت علی :
- مهمان، راهنما به سوی بهشت است. هر کس مهمان را حرمت و گرامی ندارد او پيرو من نيست.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز