2777
2789

من ی بار ی پسری بود ندیده بودمش و ن اصلا میدونستم وجوددارد هنوز ک هنوزه نمیدونم چشکلیه 

حتی اسمشم تازه فهمیدم

شنیدم این پسر رفته خواستگاری یکی 

احساس می‌کردم قلبم پاره شده تیکه تکیه شده اصلا داشتم میمردم از حسادت قلبم آتیش میومد 

و اصلا نمیدونستم برای چی چون اولا ک من از کس دیگه ای خوشم میاد و اینکه پسره رو ندیدم 

بعد  چند سال دوبار ی شبی اسمش اون پسره اومد من دوباره قلبم سوخت سوخت و سوختو سوخت 


بعد یکهو صبح مامانش اومد خواستگاری من

ب نظرتون عجیب نیس ک من اینقدر حسادت میکردم و اون ها یکهو اومدن خواستگاری من

خدایی؟ همش میگم نکنه شوهر ایندنم همینه ک من اینقدر بهش حساس بودم 

شاید باو تون نشه هنوز اصلا ندیدمش و اینم بگم ب شدت فقیره هیجچیزی نداره ک بخوام حسادت کنم

تایم انلاین بودن بنده ۱۱_۱۲صبح و شب
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ماه_ستاره۸۵  |  11 دقیقه پیش
توسط   siazangi  |  12 دقیقه پیش