دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
نامه ای به فرزند نداشته ام:کجایی جان مادر؟من که مردم از چشم انتظاری...خسته نشدی از بازی با فرشته ها..من دلتنگ توام، دلتنگ بوی تنت دلتنگ ب اغوش کشیدنت تو دلتنگ من نیستی جان مادر؟روزها موهای طلاییت رو شونه میکنم ناخن هاتو لاک میزنم بعد پشیمون میشمو لاکت رو پاک میکنم صورت نازت رو ب جای وضو میشورمو کنار جانماز خودم برات جانماز پهن میکنم نمازم که تموم میشه سرم رو برمیگردونم تا بهت لبخند بزنم اما میبینم همه اونا خیال بود،یه خیال خوش...شب هایی که خوابت رو میبینم دلم نمیخواد هیچوقت بیدار بشم اما بیدار میشم و دوباره روی خودم آوار میشم ...بسه دیگه چشم انتظاری بیا مادر بیا😭😭😭😭
من آدم عجیبی ام، مثل خودم یعنی ندیدم تاحالا. دوتا ورژن از خودمو معرفی میکنم. ورژن اول، نوع نوجوان دهه هشتادی و شاداب و هیجانیِ منه، عاشق آهنگای سلناگومزه، اوتاکوعه، رمان فانتزی نویس و گرافیسته، زبان انگلیسی کار کرده، یکم انیماتور بوده، یوتیوبگردی میکنه، تخیلاتش و کاراکتراش براش زنده ان، ذوق ذوقی و عاشق گوگولیجاته 🥰 پایه رقص و بیرونگردی و شهربازیه 😁 تکواندوکار بوده و... | ورژن دوم من، نوع بالغ و عاقله یه زن مذهبی و خونسرد که طلبه است، ازدواج کرده و مامان شده، چادریه، در مواجهه با مسائل عاقلانه تصمیم میگیره، کتاب خونده و مطالعه فلسفی داشته و سخنرانی گوش میده و دوره های مخصوص شرکت میکنه و جلسات اخلاق داره، عاشق شهدا بوده، عاشق مشهد و کربلاست و... | و من همه ی اینها هستم 😊 شاید خیلی های دیگه مثل من باشن و نتونن خودشونو خوب بشناسن. اما به نظر من ، ما باید همه جنبه های خودمونو درک کنیم و بپذیریم تا به آرامش برسیم 🌷 اتفاقا شاید دنیای بدون مذهب ترسناک باشه یا دنیای بدون رنگ و آهنگ، خشک و نچسب... من جفت شخصیتامو دوست دارم 🙃❤️