پسر اول رو میخوام شب زایمان بزارم خونه مامانم که صبح زود برم زایمان
به فکرم رسید تم تولد مورد علاقشو کیک و کادو بخرم خونه رو تزیین کنم از بیمارستان اومدیم خونه و پسرم اومد سوپرایرز شه و یه خاطره خوب از دنیا اومدن داداشش داشته باشه
البته ی تولد ساده هم میخوام ده روز قبلش تو مهد براش بگیرم پیش دوستاش
هم عکس میگیریم خاطره میشه
فقط بعدش کی میخواد بهم ریختگیارو جمع کنه😄😄
بنازم به این برنامه ریزی
بنظرتون جالب میشه یا ن
ای جانم چه قشنگ
بهم ریختگی فدا سرتون خوش باشید یه روز و
خیلی فکرخوبیه
ای جانم، بسلامتی عزیزم،
منم بچه اول تولدش با خودم یکیه، الانم باردارم با تولد همسرم یکی میشه😁😁😁😁
ب هم ریختگی و سختی تمیزی تو یادت نمی‌مونه ولی خاطره تولد و اون روز میمونه و بعد چند سال میگی چه خوب کاری کردم
یادمه داداش من ب دنیا اومده بود اوردن خونه من از حسودی داشتم میترکیدم...بهم سان.دیس انار دادن حسودی نکنم ولی من گفتم لطفا اون سان.دیس انگور هم بهم بدین ..
بعدشم تا میرفتم بالاسر نوزاد میگفتم می‌دونم تو یک مرد هسی در قالب نوزاد....لباس نوزاد پوشیدی شب درش بیاری دخل همرو بیاری..من می‌دونم صدامو می‌شنوی...یهو چشاشو داداشم بازکرد نگام کرد..عین برق پریدم از ترس...چتا یک ماه نزدیکش نشدم هیچچ...شبا هم از ترس اون خابم نمی‌برد🤣🤣🤣🤣
