دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
نزدیک صب بود خاب میدیدم ک روی تخت بیمارستانه و من دارم فکر میکنم چه خوب شد که دستگاهاشو بعد مرگ نغزی جدا نکردم و دفنش نکردم ، توی همون حالت ک بچم ب دستگاه وصل بود و من داشتم عذاب میکشیدم یهو بیدار شد و گفت مامان جون ،، و یهویی دکترا گفتن دیگه بهوش اومده و خوب شده ... راستش من دیشب اصلا بهش فکر نکرده بودم
ضمیر ناخوداگاه ما همیشه تو تلاشه کروحمونو اروم کنه .این خوابتمهمین بوده .روح اون طفل معصوم هم آگاهه .و من با علم و اعتقادم میگم ک زندگی جدیدی تچ دنیا داره
عزیزم🥲🥲اخه وقتی رفت من خیلی منتظر بودم برگرده ، خیلی منتظر معجزه بودم ، حتی یه سال تموم هر روز بالای مزارش بودم ، بعد اون همش منتظر بودم زنگ بزنن و بگن دخترت برگشته ، الان حدود ۳ساله ک کلا تو خابم نمیاد و دیگه بهش فکر نمیکنم زیاد و دیشب و دیروز من اصلا بهش فکر نکرده بودم ، اره درست میگین🥹🥹اخخ دختر قشنگم🥹🥹🥹ممنون گلم