منم جریان دارم
ناخاسته باردار شدم
پسردوسالع دارم
داشتم برای استخدامی میخوندم
موقعیت مالیمون بدک نیس سخت میگذره
مادرم میخواد بیاد سمت من زندگی کنه که دست تنها نباشم
شوهرم اولا میگفت سقط کن الان چیزی نمیگه ولی از خاستش خبر ندارم زیاد حرف نمیزنه
قبلاً دوسقط عمدی داشتم
خودم بخاطر عواقب و ترس از خدا نمبخام سقط کنم
هنوز دکتر نرفتم برای آزمایش چون هم تیرویید دارم هم تکرر ادرار هم هفته چندمم
فقط با بیبی چک و حالات خودم میتونم باردارم
نمیدونم چیکار کنم یکم افسرده شدم شب میاد نمیتونم شاد باشم یا تند تند دستشوییم یا میل به چیزی ندارم
کلا نگرانم خودش زیاد حرف نمیزنه حتی حالمم نمیپرسه اما چیزی میگم میخره میاره یا گوش میکنه
نمیدونم دلم گرفتی