حس شکست خوردن، شاید باید در کنار درس خوندن یه حرفه یا مهارت پولساز دیگه هم یاد می گرفتم نه صرفا به حقوق کارمندی رضایت می دادم، البته این همه سال درگیر درس و کار راه دور هم بودم، بعدشم ازدواج و بچه داری و همزمان شاغل بودن شاید فرصتی ایحاد نشد یا به فکرشم نبودم چون تورم چند سال پیش به حقوق ما نزدیک بود، باز هم خداروشکر چون من و همسرم زندگیمون رو از صفر ساختیم مشغله هامون کم نبوده تو این ۱۴ سال زندگی مشترک
شاغلم و فوق لیسانس ولی اینا کافی نیست اطرافیان منم همه با پارتی رفتن ولی من پارتی نداشتم و فقط با همت خودم و امیدی که به خدا داشتم تا اینجا اومدم و همه تعجب کردن که چطور بدون پارتی و پول هم سطح خودشونم و به من میگن نخبه هر وقت به کسی امیدوار بودم که برام کاری کنه دقیقا از همونجا ناامید شدم فقط خودم و خدا
۱۸ کمه
کاش حقوق شوهرم انقد میبود دیکه نیاز نبود من غصه بیکاریم بخورم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز