بیاین یه کم سیاست زنانه یاد بگیریم

کاش بودی بازم از سیاستات واسمون میگفتی

[QUOTE=27865290]خوشحالم مامان محدثه همین مهمه که چیکار کنیم تا خودمون راحت تر بباشیم . هنر یه زن یعنی همین یعنی قدر ...[/QUOTEمامان پارسا جون کاش میومدید بازم این تاپیکو از نو ی دستی بهش میکشید بچها جمع میشدن از گذشته سیاستایی ک ب خرج دادن و نتیجشو میگفتن

👌👌👌👌

بهتره تموم اینارو بزارین کنار یه دوره اس اگه شرکت کنید کل زندگیتون رو تغییر میده منم باورم نمیشد ولی بعد کم کم معجزشو تو زندگیم دیدم، ازت یه زنی میسازه که کل فامیل محو رفتارات بشن، تموم سیاست های زندگی و زن قوی و با اعتماد به نفسو با فیلم بهت توضیح میده، اسم دورشم زن کاریزماس

این تلگرامشونه @ZEEENDEGY

این اینستاشون @mindandlove1

سلام خانما، این تاپیک فعاله؟من یه کمک میخواستم.

سلام خانما، این تاپیک فعاله؟من یه کمک میخواستم، ممنون میشم جواب بدید

دوستان  لطفا  لایکم کنید

مادرشوهرم همیشه از بحث جمع کردن خواهرم و ولخرجی من میگه بااینکه من من ولخرج نیستم برگشتم تو جمع گفتم بسوهرم تو بگو من چجوریم اونم چیزی نگفت منم گفتم بالاخره خواهر من دیگه منم به اون رفتم خیالتون راحت 

میشه با دیدن تاپیک آخرم حمایتم کنید🥺

واو تاپیک یه دهه پیش

تاپیک واسه ۱۱ سال پیشه چرا انقد تاپیکای قدیمی میاد تو به روز شده هااا💀

چون محتواهای بدردبخوری دارن

سلام رویاجان خوبی عزیزم من تاپیک هاتونوخوندم وخیلی ممنون ک ب ماسیاست های خفن یاد میدین،ممنون میشم منم راهنمایی کنی،چون واقعا خستم ازاین مسئله،من آدم درون گرایی هستم زیاداهل حرف زدن نیستم،دل وزبونم یکیه وتاحدودی مغرور، ازآدم پرحرفم خوشم نمیادنقطه مقابلم همسرمه ک آدم بشدت اجتماعی وبرون گراست وپرحرف وبسیارکنجکاو،به خواهرومادرش رابطه شون خیلی خوبه ولی نگرانی من اصلا این نیس ،نمیخوام طولانی بشه وقت شماهم گرفته بشه،تواین چندسال خواهرش خیلی پشت سرم حرف زده بشدت روی همسرمن کنترل داره وشوهرم کاملاگوش ب حرفشه هرموقع باهمسرم دعوام بشه فورامیفهمم ک خواهرش قبلش باهاش حرف زده،آدم بشدت پرحرفه وهمه دردودلاش باهمسرمه وبشدت به همسرم وابسته س ،شوهرم بخاطراون خیلی قلبموشکونده انقد ک آمارش دستم نیس هرحرفی پیش بیاد مقصرومن میدونه،هرچقدم براش توضیح بدم میگه توهمسرمی من ازتوانتظاردارم حتی اگه اونا باتو دربیفتن تویی ک بایدسکوت کنی،خونوادش بسیاااارپرتوقع وبشدت ازت انتظاردارن(ینی تاچشمش بیفته به خونوادش رفتارش بامن عوض میشه بخصوص خواهرش چون )هرموقع کنارهمن یاتلفنی حرف میزنن من خیلی استرس میگیرم جوری ک حتی دستام میلرزه وتپش قلب میگیرم،پیش اون اصلاجرات نداره منونگاه کنه یاکنارم بشینه،خواهرش آدم بشدت باسیاسته زبون چرب ونرم داره ،جرات ندارم باهمسرم دردودل کنم یاازهدفام بگم یاهرچی چون فوراباخواهرش درمیون میذاره هرچقدم نشستم باهاش حرف زدم فایده نداره اون زورش خیلی بیشترازمنه،اصلنم نمیتونم باخواهرش ارتباط بگیرم ب هزارویک دلیل موندم چیکارکنم، خستم ازدستشون، حتی خیلی ب جدایی فک میکنم خیلی