2777
2789

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



ووووووووووووووووووووووووی چه تاپیکی شدهههههههههههه، من یه مدت نبودم چه پیشرفتی کرده اینجا. زهره جووون ایشالا ک همیشه شاد و موفق باشی . راهنماییهات خیلی موثره
حرف که چهار ساله دارم حرف میزنم جز کوچیک کردن خودم فایده دیگه ای نداشته
آره بابا تنها دلیلش همینه میگه آه بکشه زندگیم زیر و رو میشه البته میدونی داداشش به حرف اخونوادش گوش نکرده رفته با یه دختره که اصلا به اینا نمیخوره ازدواج کرده حالا هم اصلا زندگی خوبی نداره خیلی مشکل داره شوهر منم همش میگه مامانم واسش آه کشیده !
خدایا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است
زهره جون اگه وقت داری و البته حوصله تایپ کردن بهم بگو حالا که مجبور شدم بیام اینجا چه کارایی رو بکنم و چه کاراایی و نکنم که بتونم مسالمت آمیز کنارشون زندگی کنم
خدایا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است
یسنی جان زندایی همسرم منم طبقه پایینه مادرشوهرش زندگی میکنه ولی خیلی خوب رفتار میکنه. مثلا وقتی همه اونجا هستیم اونم مثل بقیه سر ساعت 12 میاد، تو کشیدنه غذا کمک میکنه مثلا وقتی ظهر اونجاییم یه یک ساعتی هم بعده ناهار میمونه بعدش بی سرو صدا میره خونش میخابه و عصر دوباره میاد. بعدشم بهع همه فهمونده که خیلی برنامه برای وقتاش داره و همه میدونن که پر مشغلس و داره به کارهی خودش میرسه. وقتی اونجاس مثلا میگه ساعت4 به پسرم قول دادم ببرمش پارک، یا کمدو ریختم بیرون دارم مرتب می کنم،تازه از بقیه هم کار میکشه مثلا میگه ظهر شوهرم کلی بادمجون خریده باید برم سرخ کنم، حالا میارم بالا که دوره هم باشیم بقیه هم کمکش میکنن. همیشه ک ما اونجا دعوت بودیم اون یه کاری داشته ک باید میرفته ،مثلا جمعه ها کلاس زبان میره
یعنی یسنی جون به همه فهمونده که من خودم کلی کار توزندگیم دارم ،و همه این احساسو دارن که ادم اکتیویه و دنباله موفقیته خودشو بچه هاش. تازه اینم اضافه کنم اگر کسی بدون تماس تلفنی از بالا بره خونش درو باز نمیکنه بعدش بهانه میاره نماز میخوندم حمام بودم و... وقتی هم یه به بار بهش گفتن تو همیشه که کسی پشته دره ،نمیتونی درو باز کنی گف.:اره دیگه برای خودتون میگم از قبل هماهنگ کنید که پشت در نمونید، من که از خدا بالاتر نیستم تا خدا اذن نداده و اذان نشده میرید نماز بخونید؟ خونه بقیه هم همینطوره
وای خوش به حالش چجوری تونسته به همه بفهمونه من یهو میبینم دارن در میزنن اصلا دوست ندارم با لباس خیلی باز برم جلوی در یا دوست ندارم وقتی کاری تو خونه میکنم اونا سر در بیارن
قبلا هم توضیح دادم یه جورین یعنی اصلا براشون مهم نیس تو چکار میکنی یا برنامت چیه از بس شوهرم جلوشون کوتاه اومده و برنامه هاممنو ببه خاطر اونا کنسل کردیم تقریبا شده وظیفمون اما من قصد ندارم به قول زهره جون بهشون سرویس بدم و مطیعشون باشم دعا کنین موفق بشم والبته به راهنمایی هاتون هم احتیاج دارم
خیلی خوبه که برام مثال میزنین ممنونم seliya جون
خدایا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است
نیلاب جون من با حرفای زهره 100 در 100 موافقم وقتی زهره گفت مرموز باش من یاد این دوستم افتادم
من یه دوست دارم که شرایطش تقریبا مثل توا البته شوهرش شغلش به مهمی شوهر تو نیس اما خوب کارخونه دار پولدار و کلا خودشو خیلی دست بالا میدونه دوست منم همش دنبال توجه اون بود که البته طبیعیه و هر زنی اینو میخواد
میگفت یه مدت خسته شدم از اون و سرویس دهی بهش خسته شدم تصمیم گرفتم ولش کنم و برم اما مشاور بهم گفت زندگیتو خالی نکن که خیلی پشت در منتظرن تو بری بپرن تو میگفت دیگه ولش کردم میرفتم واسه خودم خرید . تو خونه لباس شیک و باز میپوشیدم و هر آرایشی که دوست داشتم میکردم و توی نت واسه خودم میچرخیدم میگفت اینقدر عادت کردم که واقعا از شوهرم غافل شدم
میگفت اونم که نمیدونست چه خبره کم کم منم براش مهم که نمیدونم شاید جالب شدم میخواست سر از کارم دربیاره میگفت باور میکنی میومد کنارم میشست ببینه چکار دارم میکنم و... خلاصه الان بیا ببینشون همه حسرتشونو میخورن اما ودش میگه من این خوشبختی و با زحمت زیاد و غصه خوردن فراوون به دست آوردم
نمیدونم شوهر اون مثل مال تو هست یانه اما در هر صورت امیدوارم بهترین نتیجه رو بگیری
خدایا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است
چه سیاستی
خانم های باسیاست می شه بگید چه طور میشه واقعا مرموز شد
یکی این که برای خودم وقت بذارم
یکی این که به خودم برسم و گاهی برم توی یک اتاق در رو ببندم و با گوشی با یکی از دوستام صحبت کنم که اون فکر کنه چی خبره
به خودم حسابی برسم و لباسای شیک بپوشم
برا خودم وقت بذارم حسابییی
خاهش میکنم یسنی جان.بنظرم کاری که اذیتت میکنه نکن، دوس نداری درو باز کنی خوب باز نکن، خودتم که میخای بری اونجا زنگ بزن. زندایی شوشو بلایی سر اینا اورده که رفتن ایفونو عوض کردن از این ایفونا گرفتن که داخل ساختمان با ایفون بهم زنگ بزنن. من خودم کلا تو زندگی به این نتیجه رسیدم ک هر کاری ک اولویت واسه خودمو همسره انجام بدم و واسه بقیه خودمو اذیت نکنم. بعد یه مدت عادت میکنن، من سعی میکنم درست زندگی کنم حالا 4 نفر خوششون نیاد مگه میشه همه رو راضی نگهداشت؟
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792