2777
2789
عنوان

شوهرم داره تو خواب حرف میزنه

| مشاهده متن کامل بحث + 774 بازدید | 50 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



همسر منم حرف میزنه ولی اکثرا مفهوم نیست. مثلا دیشب داشت میگفت مواظب دخترمون باش، داروهاشو بده، ناهارتو خوردی گشنه نمونیا😆

من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄

شوهر من میکه حسن چ خبرته

اون اچارو بده


ولی من خیلی ترسیدم زود بیدارش کردم

شروع رژیم 8 مهر 1403...وزن اولیه 75....قد 160...از خدای مهربونم میخوام توی این راه کمکم کنه که مهر سال دیگه امضامو به روز کنم وبنویسم به وزن ایده آلم رسیدم...آاااامیــــــن🙏🏻🙏🏻🙏🏻
😐😂شوهر من یه بار تو خواب فحش میداد وای من انقد میترسم وقتی یکی تو خواب حرف میزنه 🤣🤣🤣از ترس بیدا ...

شوهر من تقریبا کار همیشگیشه بغیر این هییییی تکون میخوره چند بار افتاده از تخت با خوف بیدار شدیم🤦🏻‍♀️

وای یا خدا 😐😂😂من خیلی میترسم وقتی یکی تو خواب حرف میزنه حالا چه برسه اینجوریبه خدا من شوهرم تا یه ...


🤣🤣 اگ مث مال من بود فرار می کردی

مال من میره تو حموم . فک میکنه اسانسوره

😍✨دخترکوردم .میل به زندگی دارم🍩عشقم همسرمههههه💛💛 دلم برای سقز تنگ شده😭دیااارم 🍬🍬🍬تاپیکامو دنبال کنید 😁  تاپیک هایی که برای استاد زبانم میذارم رو نگاه کنید  و استفاده کنید .قطعا موفق میشید🍸من مدیونشونم .با این شرایط اقتصادی بد  به من کمک کرد به خودم بیام😊🌹امید هست

برای منرو مبل خوابش برده بود چندروز پیش

بیدارش کردم بیاد روتخت .اول رفت پیش پسرمپتو کشید روش

بعد اومد جلو در اتاق وایساد اشپزخونه رونشون میداد میگفت اون چیه .میگفتم چی میگفت اون سیم چیه

بعد برگشت ساعت رو نگاه میکرد میگفت اون جیه

حالا من هم خندم گرفته بود هم میترسیدم یکی زدم تو صوزتش

بعد اومدرو تخت خوابید یهو بلند شد نشست ساعتو نگاه میکرد

گفتم حالت خوبه آب میخوری  اب اوردم خورد خوابید 

دوباره چنددیقه بعد بلند شد نشست

جالبه بعدا بیدار شد براش تعریف کردم گردن نگرفت گفت خواب دیدی

🤣🤣🤣

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز