ی چند وقتی بود میخواستم راجع بهش تاپیک بزنم منم دقیقا اینجوریم
خطاب به سران دو کشور ایران و اسرائیل:لطفا جنگ نکنید من هنوز شوهر نکردم ................. رابطه ای که مرد عاشق تر باشه به ازدواج ختم میشه و رابطه ای که دختر عاشق تر باشه به روانپزشک و تیمارستان ورابطه ای که هر دو طرف به یک اندازه عاشق باشن تو همون مرحله ی دوستی باقی میمونه و من الله توفیق
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو گوگل که سرچ کردم یه اختلال درباره ی اضطراب اجتماعی آورد
شما ام وقتی میخوای از خیابون رد شی حس میکنی همه دارن نگات میکنن؟یا یه جایی میخوای غذا بخوری فکر میکنی همه نگاها روته؟یا تو ایستگاه اتوبوس منتظری معذب میشی؟
خطاب به سران دو کشور ایران و اسرائیل:لطفا جنگ نکنید من هنوز شوهر نکردم ................. رابطه ای که مرد عاشق تر باشه به ازدواج ختم میشه و رابطه ای که دختر عاشق تر باشه به روانپزشک و تیمارستان ورابطه ای که هر دو طرف به یک اندازه عاشق باشن تو همون مرحله ی دوستی باقی میمونه و من الله توفیق
نظرت راجب خودت منفی؟ فکر میکنی از بقیه کمتری؟ من خیلی مضطرب میشدم، الان کمی بهترم، باید علتشو پیدا ...
واسه خودمم عجیبه وقتی تو مدرسم با همههه خیلی راحتم و از قضاوت شدن نمیترسم،،،اما بیرون که راه میرم همچین حسی میاد سراغم،،،نظرم راجب خودمم مثبت فقط خیلی تو خونه تنها میمونم
دقیقاااا،،،بیرون که غذا میخورم حس میکنم خیلی غیر عادیم و دارم جلب توجه میکنم
اولین بار تو دانشگاه غذا خوردم انقدر برام سخت بود فکر میکردم همه منو نگاه میکنن، نمیتونستم بخورم، حتی تو مهمونی غذا خوردن خیلی برام سخت بود، ولی تسلیم نشدم هی تکرارش کردم و سعی کردم کم غذا بردارم که راحت تر بخورم الان بعد چند سال برام عادی شده، شما هم رستوران برو و تمرین کن