2777
2789

میخواستم توی پیجهای مشاوره اینستا بزارم اما طول میکشه و من الان مشاوره میخوام

قصدم پربازدید کردن نیست و فقط مشاوره میخوام لطفا خانمای متاهل کمک کنن


شش ساله ازدواج کردم همسرم ده سال بزرگتره 

از اول مشکل داشتیم ولی خریت بود جدا نشدیم ، عاشق هم نیستیم ولی وابسته همیم 

خانوادم برای جدایی کاملا پشتون اما من حتی یه کامه از دعواهامونو نمیگم چون بیشتر کینه میشه بینمون و رو ت روی هم باز میشه که نمیشه جمعش کرد 

ما جفتمون تو دعوا مقصریم 

قضیه اینه که من از روز اول عروسی از ناتوانی جنسی ایشون با خبر شدم و این مشکل هر سری حل نشد ،منم هر دفعه عصبی تر 

یادمه گریه میکردم شبا تا صبح فقط بخاطری هیچ محبتی نمیدیدم 

از خصوصیات این آقا اینه که ،مهربونن،برام خرج میکنه ،منطقی هست و همایت گره مثلا میزاره درس بخونم و جلومو تو هیچ زمینه ای نگرفته 


اما وقتی دعوا میشه فحش خانواده میده و منم بدتر 

از دعوای اخرم این آقا کاملا قول داد که دیگه نزاره ناراحتی پیش بیاد و واقعا سعی کرد ما انگار دوماه واقعا آتش بس بودیم 

تا اینکه من متوجه شدم عضو کانالهای فیلم ۱۸+توی تلگرام 


برام خیلی هضمش سخته بود چون من التماسش میکنم برای نزدیکی ،و میل بابایی دارم اما ایشون مثلا هفته ای یه بار 

میگه شغلم سخته ،خستم.   بخدا من از اون خسته ترم 

خودم ۲۴ ،مغزم ۶۰ و روحیم ۹۸ سالشه 

کاملا بریدم ، هر رابطمونم  اگه باشه کلا یک دقیقه از اول تا آخر میشه .

دیروز دعوام شد گفتم تو با اینا وقت میگذرونیم و ارضا میکنی ایشونم دعوا که من خیلی وقته نرفتم و گوه نخور ،بقیه زن میبرن من فقط یه کانال  فیلم دارم تو من متهم میکنی 

از این زورم میاد که من سر این مشکل بدم ریخت بهم ،همش غصه ،گریه ،

نیاید بگید این مشکل نیست بخدا هست 

رابطه خوب داشتن هم حال دوطرفه خوب میکنه ،هم آرامش میده 

منو ساعت ۷شب اومد گزاشت در خونه بابام که برو گمشو تا شنبه ،طلاق 

من نرفتم خونه بابام چرا ؟چی بگم بگم ده ساله ادعا در میاریم خوشبختیم. اینکه فحش به پدرم مادرم میده  اینکه میگه دعا گرفتین من بگیرم یا پدرمادرت از سر خودشون بازت کردن 


 پیاده زدم به راه برم دوباره خونه ، خونمون ته شهره و خونه بابام سر شهر 

ساعت ۹ تو خیابونا راه میرفتم اشک میرختم، رسیدم خونه دوباره منو آورد خونه پدرم این بار گفت نری ،میام ابرو ریزی میکنم تو کوچه 

زنگ زده مادرم درو رو دخترت باز کن 

من زودی فرار کردم سر کوچه مادرم منو نبینه ،دوباره رفتم سر بلوار زنگ زد اومد دنبالم اودیم خونه 

تا صب تو اتاق بودم 

صبح رفت سر کار و ده بار زنگ زد ،رد دادم 


مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



حالا مادر من بود خودش پیگیر میشد منو میبرد خونه اش خشتک شوهرمم رو سرش میکشید

مگه مادرم نمیتونه 

پدرم اگه بفهمه ،خیلی راحت طلاقم میگیره 

ایکه من نمیخوام بفهمن موضوع مهمیه 

مگه مادرم نمیتونه پدرم اگه بفهمه ،خیلی راحت طلاقم میگیره ایکه من نمیخوام بفهمن موضوع مهمیه

میدونم منم مثل خودت نمیذارم چیزایی رو بفهمن ولی مادرم مثل مادرت خویشتن داری نمیکنه درجا اقدام میکنه 

شاید واریکوسل داره حالا فکر کنم بعد ۱۰سال بچه نداری نه؟

دارم یه بچه سه ساله که بخاطر اون فقط پا بند این زندگیم 

به نظرم کنار همه خوبی های شوهرم بازم نمیخوام باشه 

میدونم منم مثل خودت نمیذارم چیزایی رو بفهمن ولی مادرم مثل مادرت خویشتن داری نمیکنه درجا اقدام میکنه

اصلا نفهمیدم چه خبره که بخواد خویشتنداری کنه 

زنگ زد گفت شوهرت چی گفت الان گفت دم دری 

گفتم آره میخواستم بیام ،ظرفاتو بیارم ،پشیمون شدم فردا میام

دارم یه بچه سه ساله که بخاطر اون فقط پا بند این زندگیم به نظرم کنار همه خوبی های شوهرم بازم نمیخوام ...

بهش بگو برو دکتر مشکلتو حل کن  اخه طلاق گرفتن که هنر نیست اونم با یه بچه 

امیدوارم همه به نظرات هم احترام بزاریم  
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792