میخواستم توی پیجهای مشاوره اینستا بزارم اما طول میکشه و من الان مشاوره میخوام
قصدم پربازدید کردن نیست و فقط مشاوره میخوام لطفا خانمای متاهل کمک کنن
شش ساله ازدواج کردم همسرم ده سال بزرگتره
از اول مشکل داشتیم ولی خریت بود جدا نشدیم ، عاشق هم نیستیم ولی وابسته همیم
خانوادم برای جدایی کاملا پشتون اما من حتی یه کامه از دعواهامونو نمیگم چون بیشتر کینه میشه بینمون و رو ت روی هم باز میشه که نمیشه جمعش کرد
ما جفتمون تو دعوا مقصریم
قضیه اینه که من از روز اول عروسی از ناتوانی جنسی ایشون با خبر شدم و این مشکل هر سری حل نشد ،منم هر دفعه عصبی تر
یادمه گریه میکردم شبا تا صبح فقط بخاطری هیچ محبتی نمیدیدم
از خصوصیات این آقا اینه که ،مهربونن،برام خرج میکنه ،منطقی هست و همایت گره مثلا میزاره درس بخونم و جلومو تو هیچ زمینه ای نگرفته
اما وقتی دعوا میشه فحش خانواده میده و منم بدتر
از دعوای اخرم این آقا کاملا قول داد که دیگه نزاره ناراحتی پیش بیاد و واقعا سعی کرد ما انگار دوماه واقعا آتش بس بودیم
تا اینکه من متوجه شدم عضو کانالهای فیلم ۱۸+توی تلگرام
برام خیلی هضمش سخته بود چون من التماسش میکنم برای نزدیکی ،و میل بابایی دارم اما ایشون مثلا هفته ای یه بار
میگه شغلم سخته ،خستم. بخدا من از اون خسته ترم
خودم ۲۴ ،مغزم ۶۰ و روحیم ۹۸ سالشه
کاملا بریدم ، هر رابطمونم اگه باشه کلا یک دقیقه از اول تا آخر میشه .
دیروز دعوام شد گفتم تو با اینا وقت میگذرونیم و ارضا میکنی ایشونم دعوا که من خیلی وقته نرفتم و گوه نخور ،بقیه زن میبرن من فقط یه کانال فیلم دارم تو من متهم میکنی
از این زورم میاد که من سر این مشکل بدم ریخت بهم ،همش غصه ،گریه ،
نیاید بگید این مشکل نیست بخدا هست
رابطه خوب داشتن هم حال دوطرفه خوب میکنه ،هم آرامش میده
منو ساعت ۷شب اومد گزاشت در خونه بابام که برو گمشو تا شنبه ،طلاق
من نرفتم خونه بابام چرا ؟چی بگم بگم ده ساله ادعا در میاریم خوشبختیم. اینکه فحش به پدرم مادرم میده اینکه میگه دعا گرفتین من بگیرم یا پدرمادرت از سر خودشون بازت کردن
پیاده زدم به راه برم دوباره خونه ، خونمون ته شهره و خونه بابام سر شهر
ساعت ۹ تو خیابونا راه میرفتم اشک میرختم، رسیدم خونه دوباره منو آورد خونه پدرم این بار گفت نری ،میام ابرو ریزی میکنم تو کوچه
زنگ زده مادرم درو رو دخترت باز کن
من زودی فرار کردم سر کوچه مادرم منو نبینه ،دوباره رفتم سر بلوار زنگ زد اومد دنبالم اودیم خونه
تا صب تو اتاق بودم
صبح رفت سر کار و ده بار زنگ زد ،رد دادم