اونهایی که بعد نی نی دار شدن رابطه شون با شوشو سر شه بیان داخل

پوپک جان سلام
من یکساله ازدواج کردم قبلا وقتی اسم بچه میومد شوهرم میگفت دوست دارم جشن اولین سالگرد ازدواجمونو 2 تایی برگزار کنیم با این حرفش میخواست بگه بچه بی بچه
الان که یکسال گذشته هر زمان میگم بچه میگه نه *به اصرار این ماه ماه اوله که اقدام کردم ولی رابطه اش با من خیلی سنگین شده *اینو هم بگم شوهرم خیلی حسوده *به نظرت چکار کنم؟

هر وقت جایی مهمونی میریم میگه از کنارم تکون نخور همش با من حرف بزن بچه های این و اون رو بغل نکن نبوس خسته شدم از دست این کاراش *دیشب هم باهاش دعوا کردم *امروز هم باهاش قهرم

آخه مگه نمیدونید مردها حسودیشون میکنه که زنشون به کسی به جز خودشون محبت کنه.حالا بعضی هاشون به روی خودشون نمیان ولی بعضی ها هم نه.
جالب این است که خانمها بعدازاینکه دارای فرزند می شوند تغییراتی در آنها انجام می شود. گاهی اوقات، خانمها درمقایسه با قبل از بچه دار شدنشان قابل تشخیص نیستند. اما تعجب آور است که مردان هم بعد از بچه دار شدن دارای تغییراتی می شوند.

به نظر می رسد که اکثر مردها نیازمند این هستند که همیشه در زندگی زناشویی اولین و بهترین باشند. برای آنها مهم نیست اگر پوشک بچه خیس شده باشد، یا اگر بچه گرسنه باشد. اغلب آقایان قادر نیستند 9 ماه تحمل مادر برای بارداری و به دنیا آمدن بچه را درک کنند و اغلب با این مسائل بیگانه هستند.

از نظر آنها وقتی همسرشان بچه دار می شود باید 24 ساعت روز و 7 روز هفته را بی وقفه برای فرزندشان وقت بگذرانند. مطمئنا داشتن بچه یک نعمت شگفت انگیزی است که خداوند عطا فرموده است اما اگر خانمها نتوانند تغییراتی درخودشان اعمال کنند و برای کارهایشان برنامه ریزی کنند نمی توانند از لذتهای زندگی برخوردار شوند.

برای اکثر آقایان، تغییر موقعیت زیاد جدی نیست. شاید علت این قضیه آن باشد که آنها مدت طولانی برای والدین شدن انتظار نکشیده اند. شاید هم به علت گذشت زمان و بالا رفتن سن شان باشد. شاید هم به این دلیل باشد که آنها نمی دانند نقششان به عنوان یک پدر چیست؟ درهرصورت، یک هفته بعد از اینکه فرزند خانواده به دنیا آمد، مردها هنوز انتظار دارند که زندگی جنسی شان به روال گذشته برگردد، و یا با دوستانشان به پیک نیک بروند.



چگونگی تغییرات مردها بعد از به دنیا آمدن فرزندشان نیازمند کارهای زیادی است که همسرانشان باید انجام دهند. بسیاری از خانم ها بعد از بچه دار شدن از همسرشان برای مراقبت از فرزند کمک نمی گیرند.

خانم های دیگری هم هستند که از اینکه خودشان فرزندشان را نگه می دارند و مراقبش هستند راضی اند و دوست دارند فقط و فقط خودشان از بچه مراقبت کنند اما بعد از گذشت چند سال دیگر همسرشان هم مانند یک بچه می شود، لباسش را بعد از درآوردن روی زمین می اندازد، و بعد از اینکه غذا می خورد بشقاب غذایش را روی میز رها می کند که این موضوع خشم همسرشان را برمی انگیزد

و یکی از دلایلی است که همسرشان در موقع مراقبت از فرزندشان او را به حال خودش رها کرده بوده. مشکل این است که هر دوی طرفین(خانم و آقا) از نقش خودشان آگاهی ندارند و به اشتباه کار دیگری انجام می دهند.البته مردهای متفاوتی هم وجود دارند. تغییر رفتار مردان بعد از به دنیا آمدن فرزندشان تغییری است که بیشتر خانم ها با آن درگیر هستند. این مردها زمانی که متوجه می شوند همسرشان باردار است خوشحالی می کنند. با افتخار و با غرور اتاق بچه شان را می چینند.

وقتی از سرکار به خانه برمی گردند، با دادن خوراکی های مغذی همسرشان را تقویت می کنند. هدیه ای باورنکردنی به عنوان قدردانی از همسرشان به او می دهند. حتی ممکن است نیمه شب از خواب بیدار شوند و خوراکی های مقوی به همسرشان بدهند. همچنین زمانی که دارای چند فرزند می شوند در کنترل و اداره کردن آنها به همسرشان کمک می کنند.

اما همسران این مردها از اینکه آنها دارای توانایی های مادرانه هستند نگرانند اما نمی دانند که چه نعمت نصیبشان شده است.

درواقع، بین خانم ها و آقایان یک تفاوت بزرگی وجود دارد. اغلب مردها از وضعیت موجودشان راضی هستند و از اینکه شرایط بدون تغییر باشد خوشحال شده و احساس راحتی می کنند. مردها با نوسانات و تغییرات زندگی تحت تاثیر قرار نمی گیرند و ترجیح می دهند بدون کوچکترین تغییری زندگی شان را ادامه دهند.

مردها از استانداردها غفلت می کنند و کمتر احساسات دیگران را درک می کنند. اما زنها در مقایسه با مردها دائما سعی می کنند کاری که از آنها انتظار می رود را انجام دهند، درحالی که مردها، همسران، و پدران فقط قادرند که زندگی کنند.

اینکه بعد از تولد فرزندان مردها چه تغییری می کنند یا چه تغییری نمی کنند یکی از دلایل آن است که پدران در زندگی فرزندانشان از اهمیت ویژه ای برخوردارند. همسران و پدران به فرزندانشان قدرت اعتماد به نفس می دهند اما مادرها و همسران یک عمر زندگی را برای رساندن فرزندان به آن تلاش می کنند.

مرسی روح باران جونی

به خودت برس رزیم بگیر لاغر کن دیگه نمیدونم ولی چقدر بد اگه با اومدن بچه رابطه سرد شه

ببین من وقتی نی نیم اومد رابطم هیچ فرقی نکرد هیچی تو زندگی با شوهرم عوض نشد از کسانی که میگن زندگیشون عوض شده تعجب میکنم....من فکر میکنم زنها دیگه بیشتر وقتشونو میذارن واسه نی نی و شوهره یواش یواش میکشه کنار اینجوری از هم دور میشن....

من واسه شوهرم وقت میذاشتم بعضی وقتا یادمه نی نی گریه میکرد اما من اگه با شوشو داشتم میحرفیدم یا پیشش بودم یه هو از جام نمیپریدم تنهاش نذاشتم س/کث مون سر جاش بود کم نشد نمیدونم چیو باید بگم که کمکت کنه؟

رابطه من و شوهرم هم سرد شده البته بحثامون خیلی کمتر شده با هم مهربونتر و خوبتر شدیم ولی از نظر س... خیلی روابطمون کمتر شده تا هفت هشت ماهگی پسرم که مثل خواهر برادر بودیم با نیروانا موافقم چون من خیلی خودمو با رسیدگی به بچه و شیردهی و ... مشغول کردم و دیگه خیلی وقت و حوصله برا شوهرم نداشتم الان پسرم هیجده ماه و نیمه است وتازه یه چند ماهیه کمی بهتر شدیم...

منم دوتا بچه دارم ولی‌ اصلا رابطه‌ام با شوهرم تغییر نکرد بلکه محبتش خیلی‌ بیشتر از قبل شد.الان پانزده ماه از زایمان دومم میگذار میبینم شوهرم عاشق تر شده.خیلی‌ کمکم می‌کنه.با انکه ? صبح میره سر کار و پنج بعد از ظهر میاد خونه.بیشتره کارای خونه‌رو انجام میده.مخصوصا روزهای تعطیلی‌.درسته بعد از زایمان تا یه مدت رابط جنسی‌ کمتر داشتیم ولی‌ این باعث نشد که از من زده بشه یا بداخلاقی کنه.تازه تو یه کشور اروپأیی زندگی‌ می‌کنم که هر وقت مرد یا زن بخواد بره دنبال یکی‌ دیگه خیلی‌ راحت این کارو می‌تونه انجام بده.من فکر می‌کنم این به خود مرد بستگی داره که تا بعد از زایمان هیکل زن به هم میریزه یا اخلاقه زن به خاطره تغییر هورمون تغییر پیدا می‌کنه مرد هم تحملشو از دست میده و یه جوری راضی‌ نبودنش رو نشون میده.ولی‌ کاشکی‌ مردها هم کمی‌ درک میکردن که بعد از زایمان زن افسردگی میگیره و به کمک شوهرش واقعا نیز داره.من ایران نیستم و برای هر دوتا زایمانم دست تنها بودم و سزارین هم شدم اگر شوهرم نبود نمیدونستم چکار باید میکردم.شما هم بشین باهاش صحبت کن و حرف دلت بهش بزن و ازش بخواه که چرا اخلاقش تغییر کرده و بهش بگو چنتا راه حل بده برای اینکه رابطه مثل قبل بشه.هر چی‌ هی‌ تو دلت بزنی‌ بد تر می‌شه حتما باهاش صحبت کن.

به نظر من . فقط 2 علت می تونه داشته باشه یکی اینکه زن دیگه وقتی برای شوهرش نمی زاره و همش به بچش می رسه . دوم اینکه به ظاهر خودش نمی رسه اصلاح صورت چاقی . آرایش مو وصورت و مودل لباس پوشیدن .

من با اینکه خیلی تو طول روز پسرم اذیتم می کنه و خسته می شم ولی با شوشو تا 3 بیدارم و با هم فبلم می بینیم و صحبت می کنیم .و از نظر جنسی هم ارضاش می کنم . با اینکه به خاطر شیر دادن میل ندارم . ولی برای راضی کردنش حاضرم هر کاری کنم . . الانم باشگاه می رم . تا روحیم خوب باشه . تو این جامعه خرابمون خیلی مهمه که هوای شوشوتونو داشته باشیت تو خیابون ریخته دخترای خوشکل و عوضی و وضع خراب که خودشون می یان سوار ماشین می شن .

خوش به حالتون خانوما . باز من همیشه از شوهره می نالم که خیلی با من ور می ره. من که حالم بد میشه

شوشو من خیلی بهم توجه می کنه ولی یکی دو ماهه همش می گه می ترسم برا نی نی ضرر داشته باشه
یا خطر ناک باشه
با وجود تمایل من به س ک س اون تمایلی نشون نمی ده

نمی دونم بعد از به دنیا اومدن نی نی این وضعیت ادامه دار باشه یا نه؟؟؟؟