رفت و آمد زیادشون باهم و برای هر مساله ای بهم سر میزنن
دیدن مریض رفتن حتی کسی که یه کمردرد ساده داره، دیدن همه ی نوزاد های بدنیا اومده فامیل رفتن، دیدن کسی که زیارت رفته حتی امامزاده ی شهر بغلی ، رفتن همه ی عروسی ها و مراسم ختم حتی همسایه سه کوچه اونطرف تر 😅کلا زندگی رو راحت میگیرن
حالا ما یه خانواده ی درونگرا و کم رفت و آمد و کم جمعیت اونها برعکس ما، البته از مهربانی شون بود و منم عادت کردم